عنوان:آخرین انار دنیا
نویسنده:بختیار علی
ترجمه:مریوان حلبچه ای
انتشارات:ثالث
چاپ هفتم/سال۹۶
فرم اصلی رمان رئالیسم است.
خلاصه:
درابتدای کتاب با دو داستان به ظاهر متفاوت روبه رو می شویم که هردوداستان به زبان مظفر صبحدم است.
_مظفر صبحدم کسی است که درهنگام جنگ های داخلی با فرمانده خوددرخانه کوچکی محاصره می شودوامکان فرار هر دوی آنها وجود نداردبنابراین مظفرصبحدم تصمیم می گیرد بماندتایعقوب صنوبربتواندفرارکند.بعدازاین اتفاق،مظفر صبحدم اسیر و۲۱سال زندانی می شود.وقتی که در زندان بود فقط فرمانده اش به اونامه مینوشت و اورا از یاد نبرده بود.اوپس از سال های اسارت توسط فرمانده سابقش آزاد می شوددرحالی که همرزمان سابقش که به قدرت رسیده اند فاسد شده اند و او با همه چیز بیگانه است.فرمانده اش او را به قصری می بردکه درآنجاراحت زندگی کنداما او می خواهد فرزندش سریاس را پیدا کند.
_درکنارداستان مظفرصبحدم،خواننده با داستان محمددل شیشه و خواهران سپید روبه رو است.
محمد دل شیشه،یک انارشیشه ای دارد که به هرقیمتی شده می خواهدراز آن را کشف کند.در پی یافتن این راز،تصمیم می گیرد به دیدارعتیقه فروشی برود تا اورا راهنمایی کند.اما در مسیر خود می بیند که طوفان وحشتناکی شده است.طوفانی که اثرمتفاوت روی محمد دل شیشه دارد:این طوفان،محمد دل شیشه را به خانه خواهران سپید می برد،خواهرانی که قسم خورده اندتاابد نه ازدواج کنند،بدون همدیگرآواز نخوانند،موهایشان را کوتاه نکنندوغیرازلباس سفیدچیزدیگری نپوشند.همین پیمان خواهران سپیدباعث می شود که خواهرکوچکتر عشق محمد دل شیشه را رد کند و...
_ درادامه وقتی مظفر صبحدم فرار می کندباخواهران سپیدآشنا می شودوکم کم درباره پسرش اطلاعاتی به دست می آورداماباحقایق و اتفاقات عجیب دیگری روبه رو می شود و می فهمد که...
زهرا خاکی