معرفی کتاب 

کتاب قهوه‌ی سرد آقای نویسنده

از:روزبه معین

سال 96


این رمان داستان یک نویسنده به نام آرمان روزبه و یک دختر روزنامه‌نگار است. کتاب با یک خاطره از دروان کودکی آرمان شروع می‌شود. خاطره‌ای که در ادامه اساس اتفاقات بعدی کتاب است.

ماجرا از این قرار است که آرمان در کودکی عاشق دختری می‌شود که ۱۵ سال از خودش بزرگتر است و برای تمرین پیانو به خانه پیرزن همسایه می‌آید. آرمان عاشق رفت و آمد این دختر برای یادگیری پیانو است. اما پیرزنی که به این دختر پیانو آموزش می‌دهد یک آهنگ بیشتر نمی‌داند و بنابراین آرمان تصمیم می‌گیرد نت های موسیقی آن ها را دست کاری کند تا آموزش پیانو مدت زمان بیشتری طول بکشد.

به نظر من اساس معروف بودن این کتاب بر پایه متن‌های کوتاه و خواندنی آن در سراسر کتاب است. وقتی کتاب را تمام کردم با خودم گفتم، نویسنده حتما حتما یک عالمه نوشته‌ی کوتاه خوب و فلسفی داشته و یا مثلا سال‌ها مشغول نوشتن و جمع‌آوری این نوشته‌های کوتاه بوده و تصمیم گرفته این متن‌ها را در قالب یک داستان منتشر کند. کتاب مملو از تکست‌هایی بود که میشه در آن‌ها غرق شد و بارها و بارها خواند.چیزی که در این کتاب خیلی نظرم را جلب کرد شخصیت قهرمان داستان بود. قهرمان داستان یک نویسنده است و من احساس کردم خود نویسنده کتاب – روزبه معین – در قالب این شخصیت سعی داره شیوه کتاب نوشتن را هم به بقیه یاد بدهد و انصافا به نکات خوبی هم اشاره می کند

نکته دیگری در مورد این رمان این است که یک معمای ریز در آخر کتاب وجود دارد که ذهن خواننده را درگیر می‌کند.


*یاسمن مزمونی