۱۳ مطلب با موضوع «طراحی سوال نظام تربیتی» ثبت شده است

طراحی سوال نظام تربیتی | شیدا تقیانی و زهرا حقیقت

پرسش و پاسخ

*مبنای هشتم*: *کرامت*


۱)کرامت به معنای چیست و از چه چیزی حاصل میشود؟

کرامت بزرگواری است و بزرگواری حاصل بهره وری معین یک موجود است بی آنکه پای مقایسه با غیر درآن گشوده شود و هرگاه چنین شد،آن را فضیلت گویند نه کرامت.

۲)‌یک مثال از بهره های درونی ویژه ای که خدا در اختیار انسان قرار داده بزنید و بگویید سبب چه میشود؟

عقل،سبب کریم و بزرگواری انسان میشود و این کرامت به اصل انسان بودن برمیگردد.

۳)پایگاه فراتر از کرامت چیست؟

رزق کریم

۴)بهره وری هایی که مایه امتیاز انسان از غیر انسان است چیست؟مقصود آن چیست؟

اصل عزت ناظر به این ویژگی است مقصود این اصل است که باید انسان مکرم را عزیز داشت مایه عزت نفس او را فراهم آورد.

۵)متفکل تدبیر و برآوردن عزت انسان کیست؟

خداوند(ربّ العزه)

۶)ربّ العزه یعنی چه؟

نشانگر این است که خداوند مالک و صاحب عزت و هم تدبیرگر عزت و عزت پرور است.

۷)درراستا و حاصل کرامت چیست؟

عزت،عزت نیز از جنس کرامت است و کرامت مضاعف است(عزت همسنگ برتر آمدن)

۸)معیار عزت چیست؟

تقوا

۹)احساس عزت چند گونه است؟توضیح دهید.

دوگونه است، گاه کسی به راستی عزتمند است و احساس عزت میکند و گاه کسی تنها احساس لذت میکند بی آنکه فی الواقع عزیز باشد.

۱۰)احساس عزت با ذلت قابلن جمع است؟

بله

۱۱)ذلت با عزت قابل جمع است؟

خیر

۱۲)چه زمانی انسان احساس عزت و سربلندی میکند؟

هرگاه انسان خود را توانا ببیند و دریابد که کاری از دست او بر می آید.

۱۳)آیا احساس ذلت با عزت قابل جمع است؟

خیر

۱۴)نخستین شرط عزت درونی چیست؟

اینکه فرد خود را کارامد ببیند و این نیز حاصل آن است که مربی امکانات بروز توانایی های او را فراهم آورد.

۱۵)تحدیث نعمت چند جنبه دارد؟

دوشنبه قولی وفعلی

جنبه نخست آن است که فرد به زبان بگوید واقرار کند که توانایی های او نعمت و عطیه الهی است و جنبه دوم عبارت است از آشکار ساختن عملی نعمت وبه سخن دیگر پدیدار ساختن عملی توانایی ها

 ۱۶)روش تفاغل را شرح دهید؟

این روش نیز از فروع اصل عزت است با این تفاوت که در روش حاضر توجه معطوف به ضعف های متربی است

 ۱۷)برای اختفای ضعف ها چند مقام میتوان نام برد؟برای اختفای ضعف دو مقام می توان در نظر گرفت یکی پیش از مسلم شدن آنها و دیگری پس از آن

 ۱۸) تغافل نشانه چیست؟ تغافل علاوه بر آنکه نشانه بلاهت و سادگی مربی نیست مایه بزرگواری او نیز هست پس این شیوه به عنوان شیوه ای فرع بر اصل عزت نه تنها متربی بلکه مربی رانیز در شرایطی عزت خیز قرار می دهد

 ۱۹) اندیشه ورزی چیست؟

تلاش و پویشی است که به هنگام مواجه انسان با معما ها در وی جریان می گیرد خواه این معماها سراب باشد خواه گره ای در کار باشد

 ۲۰) همه آدمیان درگیر اندیشه ورزی هستند به چه معناست؟

به این معنا همه متفکرند و اگر گاه قومی به صورت نداشتن تفکر مورد نکوهش قرار گرفته اند فلواقع نه به نداشتن تفکر بلکه به علت نداشتن تفکری معین نکوهیده شده‌اند.

 ۲۱)تغافل به چه معناست؟

تقابل به این معناست که ما از امری در واقع مطلع می‌شویم و تظاهر به غفلت کنیم.

  • موافق [ ۰ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • چهارشنبه ۱۴ خرداد ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | فروغ جعفری

    1. اصل تحقق را توضیح دهید؟

    این اصل ناظر به ویژگی اندیشه ورزی انسان است در بحث از این ویژگی گفتیم که همه انسان‌ها درگیر اندیشه ورزی اند و امر به تفکر موردی ندارد به هرجا شاهد چنین امری باشیم در واقع امر به نوع معینی از تفکر مورد نظر است پس آنچه مطلوب است تفکر هدایت شده است و این معنی هم سنگ تعقل است هرگاه تفکر و تعقل به نفع مترادف به کار روند مقصود همین تفکر هدایت شده است. می‌توان گفت هر تقلی تفکر است اما هر تفکری تقبل نیست از این رو اصل تعقل بیانگر آن است که باید پویش بی وقفه فکر و اندیشه آدمی را هدایت کند معنی و خصایل این هدایت از معنی عقل و تعقل در فرهنگ قرآن نشات می گیرند

    2. زمینه علم چگونه فراهم می‌شود ؟

    هر گاه پدیده‌های هستی و امور و مسائل آدمیان به گونه ای تبیین شود که وجه ارتباط و انتساب آن به خدا آشکار شود زمینه علم فراهم می‌شود و با اصول علم تعقّل ممکن می شود

    4.  آیا روش تعقیر ذاتی است یا گرفتنی؟

    با آنکه ۲۰۰ آیه در باب تفکر و تعقل و تذکر  دارد اما در هیچ آیه‌ای به معرفی طریقه فکری مزبور پرداخته و تنها به آنچه مردم بحث عقل فطری خود در میابند فراخوانده و به  نحوه ادراکی که در همه انسان ها موجود است اعتماد کرده است با همین نحوه ادراک است که آدمیان از عسل ثر و از لزوم به لازم پی می‌برند و به این شیوه دایره معلومات خود را می گستراند این عقل نهادی روش پیش روی خود را دارد و لذا روش تحقیق لنز آتی سنگ رفتنی یعنی نفر صحیح است که به عقل روش دهند و این فرض که کسی روش آن را سرکوب کند آنچه رخ می دهد این است که کف پایی از کفش‌های عقل یا همان ربایی از زیر یارو تحت فشار قرار می‌گیرد و آنگاه ناراست راست جلوه می‌کند به حق باطل است اگر این اعمال فشار به کنترل درآید میزان بودن عقل پس از این آنکه ظاهراً ناپدید شده بود دوباره پدیدار می شود

    5. مقصود از روشهای تربیت عقلانی چه روشهایی است؟

    که توازن عقل نهادی را حفظ کند و راهیابی آن را به سمت علم صحیح میسر گرداند تا به حصول این علم شکوفایی اهل نهادی فراهم آید

    6. عقل نهادی اعم از دو دسته است آنها را نام ببرید؟

     عقل نظری تمیز دهنده درست نادرست عقل عملی الها مگر  فجور و تقوا است و لذا علمی که حاصل می شود و عقل را مایه ور می کند اعم از علم نظری و استدلالی و علم برآمده از تذهیب نفس و تقوا است

    7. روش های تربیت عقلانی در اسلام را تحت چه عنوان مورد بحث قرار می دهند؟

     ۱ روش تزکیه ۲ روش تعلیم حکمت

    8. تاثیر کشش و کشمکش های نفسانی را بر عقل نهادی انسان توضیح دهید؟

    کشش ها و کشمکش های نفسانی توازن عقل نهادی را از آن سرد می کند و عقل را هم در حیطه نظر و اندیشه و هم در حیطه عملکرد آن به خطا می راند چنان که حب و بغض ز چشم عقل را چنان احول می کند که اندیشه حق را سوزد و اندیشه باطل را استوار و متین می‌یابد در عرصه عمل نیز تن دادن به هوس‌ها و پیروی هوا ها کار عقل را به جایی می رساند که این عمل شنیع را نیک می بیند و عمل نیک را شنیع

    9. روش های تربیتی باید به چه نحوی باشند؟

    با نظر به اصل تعقل باید روش‌های تربیتی به نحوی باشند که تلاش و گویش فکری انسان را به درستی هدایت کند تا هدایت وی به سمت حقیقت هستی میسر شود

    10. قرآن باعث شیوه  مرسوم در تفکر سر نزاع دارد و شیوه خود را از هر یک مبرا می‌داند آنها را نام ببرید؟

    مسلک حس گرایی محض مسلک استدلال محض و مسلک تذکر محض

  • موافق [ ۰ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • چهارشنبه ۲۷ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | فرشته خادمی و شیما جواد و مریم رشیدی

    1_دلبستگی که از ویژگیهای برجسته آدمی است در قرآن .......و درفرهنگ عرفا ....آمده است.


    حب _عشق


    2_شگفتی و برجستگی دلبستگی یا عشق از چه رو است؟

     

    شگفتی و برجستگی این پدیده از آن رو  است که می‌تواند شوری عظیم در انسان برانگیزد و مبدا تحمل قدرت و جسارت ای خیره کننده در  وی شود و او را برای هر گونه خطر پذیری مهیا سازد


    3_آز و حرص به معنای .....است


    رغبت شدید به چیزی همراه با فعالیت و عمل


    4_آزمندی و حرص آدمی بر چند چیز است؟توضیح دهید؟


    اینکه آدمی بر چه چیزی هرس و آزمندی نشان دهد متغیر و متفاوت است گاه آدمی آزمند آب و نان خود می شود چنین آزمندی اگر در تنگدستی افتد درماندگی و کفران سر می دهد و اگر در گشایش قرار گیرد ذوق زدگی فخر و بخل شان می دهد .گاه آدمی از آز شکم فارغ و در بند آز دل خویش است و گاه نیز از خود گذشته و آزمند آن است که خلق را برتر آورد


    5_چگونه شتابی مناسب و بجا است ؟


    آن شتاب مزموم است که عمل پیش از موعد و موقع را به بار می آورد اگر چنین نباشد شتاب در عمل ممدوح خواهد بود


    6_چگونه میشود از قدرت ناشی از پیوند محبت آمیز بهره جست؟


    به دو گونه یکی با بذل محبت و دیگر با حرمان آن



    7_تغییر و تحولی که درنتیجه پیروی از اصل ابراز یا منع محبت در انسان به وجود می آید بسیار ژرف و بنیادی است چرا؟


    زیرا در این اصل رابطه ی میان محب و محبوب مورد توجه است درحالی که در اصولی که ناظر به پاداش و مجازات است در درجه اول رابطه ی میان فرد و شی مطرح است و در مقایسه طعم رضای محبوب از طعم پاداش او شیرین تر و درد فراق او از در عذابش تلخ تر است


    8_ائمه (ع)در برانگیختن شاگردان خود برای انجام تکالیف و کسب خصایل تربیتی چگونه رفتار میکردند؟


    ائمه در برانگیختن شاگردان خود برای تن دادن به تکالیف و کسب خصایل مطلوب تربیتی،از قدرت دلبستگی بهره جسته اند و خشنودی و سرور خویش را در گرو تلاش آنان برای اصلاح خود قرار داده اند.


    9_تاثیر ستودن دیگران را بیان کنید؟


    ستایش همچون بیان محبت،در مستمع موثر و کارآمد است.البته ستایش بی جا که مرادف چاپلوسی است از این سخن مستثنی است.


    10_انواع ستایش کردن را نام ببرید؟


    ستایش بی جا،چاپلوسی نامیده میشود.

    گاه ستایش به نحو غیابی انجام میشود که در این صورت مستمع را بر سر شوق و ذوق می آورد تا او نیز خود را لایق چنین ستایشی بگرداند.


    11_نکوهش کردن را توضیح دهید؟

    یکی از مظاهر بارز بی مهری،نکوهش است.نکوهش کردن از ابراز بی مهری غلیظ تر و تندتر است زیرا نکوهش جنبه ی ایجابی دارد و با نفیح* همراه است اما بی مهری تنها سلب مهر است.


    12_خداوند در رابطه با"عیب جویی نکردن از دیگران" در قران چه می فرماید؟


    و هرگز عیب جویی یکدیگر را نکنید و به نام و القاب زشت،یکدیگر را نخوانید که پس از ایمان به خداوند،نام فسق(بر مومن نهادن)بسیار زشت است.


    13_روش عطا وحرمان مبتنی برچه اصلی است؟ویژگی های آن را بنویسید


    مبتنی براصل ابرازیامنع محبت است وویژگی آن این است که محبت یاعدم محبت را درکسوت کردارنمودارمیسازد ،نه درقالب بیان،زبان کردارنیزخود منطقی دارد ونفوذ ویژه ای درپی می آورد که ان رادرگفتار نمیتوان جست.



    14_کرداردلیل.....است

    صدق گفتار



    15_ابراز محبت ومنع محبت،هرکدام به چه صورتی نمودارمیشود؟


    ابرازمحبت هنگامی که جامه ی عمل بپوشد،بصورت هدیه وهبه به کسی ومنع محبت،به طریق محروم ساختن اواز انچه به وی ارزانی شده بود،نمودارمی شود.



    16_چراخداوندخودرا وهاب نامیده است؟


    به دلیل کثرت هبه که ارزانی بندگان خویش می کند.


    17_چه زمانی خداوندانسان هاراازعطایایی که مظهرمحبت الهی است،بهره ور میکند


    هرگاه که انسان هاشایستگی نشان دهندوخودرا قابل محبت خدا گردانند.



    18_چه زمانی خداوندعطایایی راکه به انسان داده،از انها دریغ میکند؟


    اگرازانان نالایقی سرزند،خداوندانان را به تنگناخواهد فکند.


    19_مبنای اصل سبقت درویژگی های انسان،ویژگی......و........است 


    آزمندی وشتاب


    20_.....و...... باانسان همراه است ودرمسیرهای مختلف، صورتهای متفاوت پیدا میکن.:


    حرص وشتاب



    21_اصل سبقت بیانگرچیست؟


    اصل سبقت بیانگران است که درارتباط تربیتی باید ادمیان را به سرعت وسبقت فراخواندوبدین گونه باتحریک ازمندی وشتاب درانان ،پایه ی برخی تغییرات وتحولات را برای انان فراهم اورد.بافراهم امدن چنین پایه ای ،بسیاری از نیروهای مکنون درادمی فرصت بروز وظهورمی یابند وانچه ازاین طریق حاصل میشود،به سبب وجودسرعت وسبقت مضاعف خواهد بود.


    22_تنافس به چه معناست? 


    تنافس به معنی زورازمایی افراددرربودن چیزی از دست یکدیگراست وچون طرفین درجریان این کاربه نفس می افتندآن را تنافس گفته اند.


    23_سخن قران درباره تنافس چیست؟


    سخن قران دراین مورد چنین است که آدمیان که به هرحال به طرق مختلف درگیرزورازمایی هایی باهم میشوند،باید توان خودرا درپی مقصدومقصودی موجه وبنابراین ازراهی موجه به مصرف برسانند وبدین گونه راه های نادرست سبقت(چون حسادت،دروغ پردازی،غیبت،تهمت و....)مستثنی میشود.



    24_طبق اصل سبقت روش های تربیتی به چه گونه ای تعیین میشوند؟


     باید به گونه ای تعیین شوندکه امکان هرچه بیشتر پیشی جستن وفراتر رفتن را فراهم اورد.



    25_مقصوداز روش تکلیف چیست؟


    مقصوداز روش تکلیف آن است که فرد را به تکلیفی درحیطه ی وسع وامکاناتش فراخوانیم‌.



    26_تکمیل کننده روش تکلیف،چه روشی است؟


    روشی است که درآن بایدافرادرا از حیطه ی عادی وسع ،به بالاترین حدوسع متوجه ساخت.



    27_خداونددرفراخواندن مردم به تقوا،۲گونه دعوت به عمل آورده است.هرکدام را توضیح دهید.:



    «اتقوا الله ما استطعتم»وگاه«اتقوا الله حق تقاته»

    دعوت نخست بانظربه حیطه ی عادی وسع صورت می پذیردوبیان می دارد که تقوارا درهیچ مورد ازمواردی که دروسع شماست فرو نگذارید وروشن است که استطاعت افراد مختلف،از حیث فهم وعزم متفاوت است.لذا درپاسخ به این دعوت،هرکس برحسب استطاعت خویش مبادرت میکند وبدین ترتیب مدارج ومراتب مختلف پدید می آید.

    امادعوت دوم به«حق تقوا»نظرداردوآن برترین درجه اسلام وایمان است که درآن،عبودیت بی انانیت،طاعت بی معصیت،شکربی کفروذکربی نسیان،دراوج حاصل است.حق تقوا بااین وصف ،ازوسع بسیاری ازمردم فراتر است،امابااین حال،خداوند همه مردم را به آن دعوت کرده است.این تکلیفی درغایت وسع است ،زیرا برای نیل به بلندایی چون حق تقوا،بایداز حیطه ی عمومی وسع فراتر رفت وهرآنچه از جهدوهمت درتوان است،به کارگرفت.



    28_درنظام تربیتی چه چیزی مدنظراست؟


    درنظام تربیتی اسلام ،نظربران است که مربی علاوه بررعایت وسع افراد درعرضه ی تکالیف،گاه باید انان را به چیزی«فراتراز وسع»دعوت کندتادرتلاش وپویش به سمت ان«وسع فراتر»انان پدیدارشود.



    29_تصویراسلام از انسان چیست؟


    آزمندی سیری ناپذیر؛چه،او ازمندخداست واز این رو هرگاه دروسع عادی خود دوام اورد ،بازی را می ماندکه به شیوه مرغان خانگی راه می رود.



    30_تکلیف درغایت وسع چگونه روشی است؟


    روشی است که همت های بلندرا آزاد می کند.



    31_تحریض چیست؟


    تحریض آن است که امر مکروهی را چنان بیاراییم که گریز وپرهیز فرد نسبت به آن درهم بشکند وبرآن انگیخته شود.



    32_تهییج چه زمانی مذموم است؟


    تهییج هنگامی مذموم است که پشتوانه فکری نداشته باشدو کورکورانه انجام پذیرد.



    33_چه زمانی تهییج انسان نکوهش پذیر نیست؟


    اگر ادمی فکر وانتخاب را پشت سر گذاشته باشه ،تهییج او برعمل به مقتضای فکر وانتخابش نکوهش پذیرنیست وانسان نیزهمواره از چنین تهییجی بی نیاز نیست.



    34_درتکالیف دشوارونیز تکالیفی که درحد غایت وسع انسان قرار دارد،........ مورد نیاز خواهد بود 


    تحریض


    مبنای ۱۲ فرشته خادمی شیما جواد و مریم رشیدی

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | رضوان اسود

    ۱. تربیت اسلامی برای نشان دادن چه موضوعاتی به کارمی رود؟

    برای نشان دادن طرح اسلام درساختن وپرداختن انسان به کار می رود.

    ۲. ریشه واژه تربیت چیست؟توضیح دهید؟مثال بزنید.

    ازریشه(ربَوَ)وباب تفعیل است.دراین ریشه معنای زیادت وفزونی اخذگردیده است ودرمشتقات مختلف آن می توان ابن معنی رابه نوعی بازیافت.

    مثال۱:به تپه(رَبوه)می گویندزیرانسبت به سطح زمین برامده است.

    مثال۲:نفس زدن را(رَبو)می گویندچون موجب برآمدن سینه می شود.

    مثال۳:ربانیزازآن روکه زیادتی براصل مال است به این نام خوانده می شودالبته دراسلام به نوعی خاص اززیادت براصل مال ربا اطلاق شده استنه به هرنوع مثلاًبرکت که نوعی زیادت براصل مال است ربا محسوب نمی شود.

    ۳. معنای واژه تربیت چیست؟

    باتوجه به ریشه آن به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی وپرورش است وازاین روبه معنی تغذیه طفل به کارمی روداماعلاوه براین تربیت به معنی تذهیب نیزاستعمال شده است که به معنی زدودن خصوصیات ناپسنداخلاقی است.

    ۴. چرامی توان تذهیب راهم معنای تربیت گرفت؟

    گویادراین استعمال نظربرآن بوده است که تذهیب اخلاقی مایه فزونی مقام ومنزلت معنوی است وازاین نظرمی توان تذهیب راتربیت دانست.

    ۵. آیادرقرآن مفهوم تربیت ازریشه ی رَبَوَموردتوجه قرارگرفته است؟

    خیر

    ۶. درمواردی که درقرآن مفهوم تربیت ازریشه(رَبَو)دررابطه باانسان به کارگرفته شده است چه مفهومی رادرنظرداشته است؟باذکرمثال.

    مفهوم رشدونموجسمی.

    مثال:سوره اسراء.آیه۲۴

    ((وَقُل رَبِّ اَرحمَهماکَمارَبّیانی صَغیراً))

    ترجمه:وبگوخدایابروالدین من که مرادرکودکی تربیت کردندرحم نما.

    ۷. درآیه۲۴سوره اسراء(وقُل رَبِّاَرحمَهُماکَمارَبیّانی صغیراً)ازجه طریقی متوجه می شویم منظوررشدونموجسمی است؟ ومعادل فارسی آن رابیان کنید.

    کلمه صغیر(کوچک)دربرابرکبیر(بزرگ)استواین قرینه ای است براینکه تربیت به معنای رشدنموجسمی از(رَبَوَ)است ومعادل فارسی آن( بزرگ کردن)است.

    ۸. بزرگ کردن بدون آنکه شامل جنبه های معنوی واخلاقی شودچه اهمیتی داردکه به سبب آن بایدبرای والدین طلب رحمت نمود؟

    درقآن صرف زحمات عادی والدین مایه ی خضوع واحسان دربرابرآنان محسوب شده است هرچندآنان مشرک بوده باشندویاحتی فرزندان رانیزبه شرک ورزی واداشته باشند.نظیراین مطلب درسخن فرعون به موسی است هنگامی که موسی به پیامبری رسیدودربرابرفرعون ایستادفرعون اوراشناخت وبه اوگفت:((آیاماتورادرکودکی تربیت نکردیم....))

    ۹. منظورفرعون ازاینکه به هنگام رویارویی باموسی به اوگفت:((آیاماتورادرکودکی تربیت نکردیم...))کدام نوع تربیت است؟

    منظوراوتهذیب اخلاقی نیست بلکه مقصوداواین بودکه توطفلی درمعرض هلاکت بودی وماتوراازآب برگرفتیم وبزرگت کردیم.

    ۱۰. چراطرح اسلام درموردانسان درمفهوم تربیت نمی گنجد؟

    زیرااین مفهوم درقرآن به معنی بزرگ کردن ورشدونموجسمی است.

    ۱۱. درآیات قرآن کریم آنچه که به عنوان تربیت اسلامی گفته می شوداز چه ریشه ای گرفته شده است؟

    ازماده ی(رَبَ بَ)ومشتقات آن.

    ۱۲. معنای ریشه(رَبَ بَ)رابیان کنید؟(رَبَ بَ)که درصورت مضاعف ربَّ می شوددوعنصرمعنایی دارد:مالکیت وتدبیر.

    ۱۳. ربَّ به چه معناست؟به معنای مالک مدبّراست یعنی هم صاحب است وتصرّف درمایملک ازآن اوست وهم تنظیم وتدبیرمایملک دراختیاراوست.

    ۱۴. کلمه ربَّ درچه صورتی به خداونداطلاق می شود؟هرگاه به طورمطلق به کاررود(یعنی به صورت ربَّ)اختصاص به خداخواهدداشت ولی درحالت  اضافه به غیرخدانیزاطلاق می شودمثل(ربُّ الدار:صاحب خانه)زیراوقتی چیزمعینی( مثل خانه)به ربّ اضافه نشود،معنی مالکیت وتدبیرنسبت به همه ی موجودات راافاده می کندواین  تنهاازآن خداست.

    ۱۵. آیاکلمه(ربّ)همیشه هردومعنای مالکیت وتدبیرراباهم می دهد؟توضیح دهید.

    خیر-کلمه(ربّ)دوعنصرمعنایی داردمی توان آن راتنهاباتوجه به یکی ازدومعنی یاهردواستعمال نمودپس(ربّ)گاهی معنای مدبّروگاهی معنای مالک راداردودرصورتی که دراستعمال ماقرینه ای براختصاص به یکی ازاین دومعنی موجودنباشدمعنی مالک مدبّرخواهدداشت.

    ۱۶. درکتاب المفردات(ربّ)باچه معنایی درنظرگرفته شده است؟

    ربّ درمعنای مصدری معادل تربیت گرفته شده است یعنی گرداندن وپروراندن درپی چیزی تاحدّنهایت واین معنی ازدوجنبه مالکیت وتدبیرتنهابه جنبه ی دوم ناظراست ومی توان گفت که تدبیر،متضمّن مالکیت گرفته شده است به هرحال تدبیر،فرع برمالکیت است وربّ،هم مالک است وهم مدبّر.

    ۱۷. کوشش اصلی پیامبران درموردچه موضوعی بوده است؟

    پیامبران کوشش بلیغی برای تعیین خالقیت خدانداشته اندبلکه قرآن می گویدمشرکین ورقبای پیامبردرقبول خالقیت دشواری نداشته اند.

    سوره ی لقمان.آیه۲۵:((وَلَئِن سَئَلتَهُم مَن خَلَقَ السَماواتِ وَالاَرض لَیَقولُنَّ الله))

    واگرازمشرکین بپرسی که آفریننده ی آسمان هاوزمین کیست بی تردیدمی گویندالله.

    گمراهان وطاغیان ازپذیرفتن خدابه عنوان خالق ابایی نداشته اند،چه می توانستنددست های اورابابندهای پندارخویش به زنجیربگیرندچنانکه یهودمی گفت:((یَدُالله مَغلُولَه))(دست خدادرزنجیراست)

    همواره دشواری دراین بوده است که خداوندبه عنوان ربّ انسان وجهان شناخته شودکه خدابه عنوان ربّ انسان وجهان شناخته شودیعنی خدایی بادست های گشاده ودرکار

    ((بَل یَدالله مَبسوطَتان))

    (بلکه دست های اوگشاده اند)

    پاسخ۲:پیامبران همواره دربدابرشکافی میان خالقیّت وربوبیّت بوده اند.مشرکین،خداراخالق هستی میدانند(شرک درخالقیت وجودنداشته است.)اماتدبیرگری هستیراتکه تکه ای،گردنکشان می توانستندگوی راازیکدیگربربایندوبگویند:سوره نازعات.آیه۲۴:((اَنارَبُّکُمُ الاعلی))

    (من گردن فرازترین ربّ شماهستم)

    ۱۸. کوشش پیامبران درچه موضوعی بوده است؟

    آنهاهمواره سعی کردندکه نشان دهندخالقیّت وربوبیّت تفکیک ناپذیرندهمانگونه که ربوبیّت ازیک حیث خالقیّت است خالقیّت هم ازیک حیث ربوبیّت است آفرینش خدامرحله به مرحله است ومعماری نیست که هرچیزرابیافریندودرجای خودبگذاردوآنگاه دست بشوید.


    رضوان اسود

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | مرضیه شفیع

    فصل سوم ادامه اهداف تربیتی:

    👇🏻

    ۸_ تقوا را تعریف کنید؟ مراتب آن را نام ببرید.

    پاسخ: تقوا عبارت از آن است که نفس تحت محافظت قرار بگیرد تا به ارتکاب گناه یا خطا دچار نشود.

    مراتب این محافظت متفاوت است : در یک مرتبه، فرد به هنگام لغزش ، قدرت محافظت ندارد ، بنابراین به لغزش تن می دهد ، اما پس از آن ، بلافاصله خود را باز می یابد ، استغفار میکند و بر لغزش خود اصرار نمی ورزد .

    در رتبه ی بالاتر، محافظت، هشیارانه تر است و فرد به محض وسوسه ی لغزش به آن چیره می شود.

    تقوای مرحله ی قبل ، پس از لغزش آشکار می شود ، اما این تقوا به هنگام فکر لغزش.

    در رتبه بالاتر ، دامنه محافظت بسیار گسترده تر از آن است که محدود به محافظت پس از لغزش با پیش از لغزش شود، بلکه محافظتی است در حدّ بازبینی و اصلاح دستاورد هایی که فرد آن ها را با پشت سر گذاشتن مراتب پیشین تقوا به دست آورده است.

    ۹_ در آیه *یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقواللهَ ولتَنظُر نَفسُ ماقَدَّمت لِغَدِ واَتّقُوا اللهَ اِنَّ اللهَ بِما تَعمَلُونَ خَبیرُ.* منظور از تقوای اول و تقوای دوم چیست؟

    پاسخ: در این آیه ، دوباره به تقوا امر شده است ، تقوای نخست به محافظت از گناه و مبادرت به عمل صالح اشاره دارد، اما تقوای دوم تقوایی است در مقام محاسبه و نظر در کیفیت اعمال صالحی که در اثر تقوای نخست بدست آمده است. این مرتبه از محافظت ، ایجاب میکند که فرد با دقت در اعمال مزبور به محاسبه بپردازد و آن ها را از حیث نقایص و عدم اخلاص مورد توجه قرار دهد و به اصلاح و جبران آن ها اقدام کند . از این رو در آخر آیه ، خبیر بودن خداوند و آگاهی باریک بینانه ی او مورد توجه قرار داده شده است.

    ۱۰_ قرب به معنای ............ است و آشکار است که این نزدیکی، ............ است نه ........... و اوج قرب .......... است.

    پاسخ: نزدیکی به خدا، مکانتی، مکانی، رضوان.

    ۱۱_ کدام ذکر و عمل درنماز، باعث قرب بیشتر به خداوند میشود؟ سخن پیامبراکبرم در رابطه با آن را بیان کنید.

    پاسخ: نماز که برترین نوع توجّه و ذکر نسبت به خدا است (ذکر الله الاکبر) ، بیشترین قرب را ایجاد تواند کرد و در خود نماز نیز ، سجده به سبب این که بلندترین قلّه ی تذلّل را به نمایش می گذارد ، بالاترین میزان قرب را فراهم تواند کرد. پیامبر (ص) در این مورد می فرماید :

    اَقرَبُ مایکونُ العَبدُ مِن اللهِ اذا کانَ ساجِداً .

    هنگامی که بنده درحال سجده است ، بیشتر از همیشه به خدا نزدیک است.

    ۱۲_ عبادت چیست؟ (از لحاظ ظاهر و حقیقت)

    پاسخ: ظاهر عبادت ، به انجام پاره ای از اعمال توسط اندام بدن (مانند رکوع ، سجده ، طواف و...) اشاره دارد. اما حقیقت عبادت ، عبارت از آن است که انسان خود را در برابر ربّ خویش ، در مقام مملوکیّت و مربوبیّت قرار دهد. پش حقیقت عبادت ، عبودیّت است‌.

    ۱۳_ دو حد عبوبیت را توضیح دهید؟

    پاسخ: دو حدّ عبودیت یکی کبر است و دیگری شرک (که اولی با عبادت جمع نمی شود، اما دومی با آن جمع می شود) و هرکس به این دو حد نزدیک شود ، از عبودیّت بیرون می رود.

    ۱۴_ هدف خلقت، .............. است و هدف تربیت ، ............. است‌؟

    پاسخ: عبودیّت، ساختن عبد.

    ۱۵_ بطور خلاصه بگویید رابطه اهداف غایی با یکدیگر چیست؟

    پاسخ: اگر با توجه به تصریح آیاتی که عبادت (و عبودیّت) را به عنوان تعلیل خلقت انسان ذکر می کنند ، عبودیّت را در کانون قرار دهیم ، در این صورت می‌توانیم مفاهیم دیگر را به عنوان شوؤنی از آن در نظر بگیریم که به اعتبارهای مختلف به صورت واژه های متعدد در آمده اند. پس می توان گفت که عبودیّت ، هدف غایی تربیت اسلامی است و غرض از آن است که آدمی ، عبد خدا شود. از این رو بالاترین وصفی که در قرآن برای پیامبر اکرم (ص) به کار رفته *عبد* است.


    مرضیه شفیع

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | فاطمه پورگیر

    1_کدام آیه در قرآن اشاره به اینکه دنیا مزرعه ی آخرت شمرده می شود و اگر کسی در آن بذر عمل صالح بپاشد ،ثمره ای پایدار و باقی پیش رو خواهد داشت،دارد؟آن آیه را همراه با معنی بنویسید.

    پاسخ:کهف آیه ۴۶.

    الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا

    ﻣﺎﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ، ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻭ ﺯﻳﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ.


    2_بینش در مورد حقیقت انسان را مختصر  توضیح دهید.

    پاسخ :انسان هزار جلوه دارد.در هر موقعیت به گونه ای است و در هر زمان به رنگی و از این رو،امر بر خود او نیز مشابه می شود و به راستی نمی داند که حقیقت وجودش کدام است.امام تردیدی نیست که هرگاه انسان،جلوه ی معینی از خویش را حقیقت خود بپندارد.این گمان با حالات،اعمال و رفتارهای  معینی از او متناسب تواند بود.از همین جهت است که تصحیح بینش انسان درباره ی خویش، روش تربیتی محسوب می شود،زیرا گمان درست درباره ی خویش داشتن با حالات،اعمال و رفتارهای مطلوب تناسب دارد و زمینه ی مؤثری برای ظهور آن هاست .


    3_چگونه می شود آدمی با خود بیگانه شود ؟

    پاسخ :رمز این معما در در آن است که انسان موجودی خودکفا نیست،بلکه همواره ((محتاج))است؛محتاج آن که با توسل به چیزی بیرون از خود،آتش احتیاج را در خود فرونشاند.این احتیاج نخست جنبه ی زیستی و سپس علاوه بر آن جنبه ی روانی و اجتماعی دارد .از این رو گویی انسان ناگزیر است همواره باناخود و بیگانه همخانه شود و او را در خویش بپذیرد .اما این بیگانه دلنشین است ،زیرا اوست که رنج احتیاج را زایل می کند،پس دیوار بیگانگی میان خود و ناخود فرو می ریزد و خود با ناخود ،یگانه می شود و همواره خود را در او می یابد و سرانجام ((او ))را ((خود))می بیند و بدین گونه با خود بیگانه می شود.


    4_قرآن انسان ((مُختال)) را چگونه فردی معرفی کرده است؟

    پاسخ :انسان مُختال یعنی انسان پرداخته از خیال،مجازی و با خود بیگانه.

    ((مختال:کسی که به خیال و پندار برای خود چیزی تصور کند که در او نیست.))


    5_راجع به عندیّت  قارونی و انّانیت فرعونی که در فرد نمودار می شود توضیح دهید.

    پاسخ: خویشتن وهمی ،در طول زندگی انسان و نیز در افراد مختلف متفاوت است ،اما ماهیت آن همواره ثابت می ماند.یک سلطان که با نظر به تخت و لشکر و خدم و حشم،خود را به راستی قدر قدرت می بیند ،همانگونه مختال است که کودکی با برداشتن و پرتاب کردن تکه سنگی،خود را پهلوانی شکست ناپذیر می نگارد.ماهیت این خویشتن وهمی همواره ثابت است ،اما انگیزه های آن گام خدم و حشم است ،گاه پرتاب تکه سنگ،گاه علم،گاه جمال و ...با ظهور خویشتن وهمی ،آدمی ((احتیاج)) دیرینه اش را از یاد می برد و ((عندیّت)) قارونی و ((انّانیت)) فرعونی در او نمودار میشود.

    6_این آیه چه چیزی را بیان می کند ؟توضیح دهید.

    یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ

    ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺷﻤﺎﻳﻴﺪ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ، ﻭ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

    فاطر(۱۵)

    پاسخ:این آیه بیان می کند که ای آدمیان ،حقیقت وجود شما ((احتیاج))است.شما در خود بسته اید و لحظه ای دوام نمی آورید و ناگزیرید به جز خود تکیه کنید .اما این ((جز خود))نه آن خویشتن وهمی است که در پی قدرت و علم و جمال،آن را جعل کرده اید،بلکه خداست که هم خود شما را (ایجاد) وهم (بقا) میکند.

    7_راجع به بینش در مورد تاریخ انسان چه میدانید ؟مختصر توضیح دهید.

    پاسخ: انسان از حیث تاریخی ،روی به شکافی برده است و می برد و بدین گونه دو جبهه پدید آمده است و می آید که در قرآن به عنوان حق و باطل نام گذاری شده اند.درگیر شدن این دو،قطعی و برخاسته از فضای الهی است ، نه حاصل تصادف و نه زاده ی خوش اقبالی یا بد اقبالی کسی ، هرچند ((هوس))های آدمیان در این قطب بندی نقش داشته است.

    و تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ....

    ﻭ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ [ ﻱِ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻭ ﻧﺎﻛﺎﻣﻰ  ] ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ] ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﻣﻰ  ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﻢ ...

    آل عمران(۱۴۰)

    پس خداوند چنین خواسته است که حق و باطل در هم آویزند و از این ،گریزی نیست.گاه مؤمنان طبعاً دوست تر دارند که دچار زحمت درگیری نشوند و از کنار آن بگذرند،اما خداوند می فرماید که نزاع را اراده کرده است ،زیرا برآمدن حق و زوال باطل در گرو این نزاع است.


    8_یکی دیگر از زوایای بینش تاریخی آن است که جبهه ی حق، بی تردید،غالب خواهد شد ،آیه ی مربوط به آن را بنویسید.

    پاسخ:

    المجادلة

    إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِکَ فِی الْأَذَلِّینَالمجادلة

    کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ


    ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﻰ  ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﺧﻮﺍﺭﺗﺮﻳﻨﺎﻥ ﻫﺴتند

    ﺧﺪﺍ ﻟﺎﺯم ﻭ ﻣﻘﺮّﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻦ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻢ ﭘﻴﺮﻭﺯﻳﻢ . ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ .مجادله (۲۰)(٢١) 


    9_خداوند به دلیل حکمت کدام نزاع می فرماید :

    ...و لِیمُحِّصَ اللّهُ الّذینَ آمنو.

    ...و تا آنکه (به سبب جنگ و دشواری های آن)اهل ایمان را از هر عیب و نقصی پاک و مبرّا سازد ...

    10_بینش در مورد مرگ و پس از مرگ را توضیح دهید .

    پاسخ:در اینجا قرآن نیز افق دیگری را پیش روی انسان می گشاید و آگاهی قشری و ظاهر گرای او را در ارتباط با دنیا ،به توسعه فرامی خواند: 

    الروم

    یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ

    [ ﺗﻨﻬﺎ ] ﻇﺎﻫﺮﻱ [ ﻣﺤﺴﻮﺱ ] ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ  ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﺧﺮﺕ [ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻱ ﺍﺑﺪﻱ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﻴﺎﺕ ﺳﺮﻣﺪﻱ ﺍﺳﺖ ] ﺑﻲ ﺧﺒﺮﻧﺪ .روم(۷)

    اینان از زندگی دنیا،تنهت ظاهری از آن را می دانند و از آخرت غافل اند.


    11_از این بینش که می گوید حتی اگر توفیق منکوب ساختن باطل را نیابند باز بهره ی خود را برده اند و باکی بر آنان نیست و این یکی دیگر از آن دو حسن (پیروزی با شهادت است)که آن را به چنگ آورده اند 

    قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ. توبه (۵۲)

    چه چیزی را برداشت می کنید ؟

    با چنین بینشی است که در انسان مؤمن ،ثبات قدم،صبر،جسارت وشجاعت در برابر باطل به ظهور می رسد.آنچه در آثار تربیتی مربوط به بینش نسبت به دنیا (وجه الم آن)ذکر شد در این جا نیز مطرح است، زیرا در این دو بینش زمینه ای مشترک وجود دارد .


    فاطمه پورگیر

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | نازنین سروری

    1_ آیه ی لا یَحِلُّ لَکَ النِسآءُ مِن بَعدُ ولا اَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِن اَزواجٍ وَ لَو اَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ بیان کننده چیست؟ حسن، چنانچه گفته شد گاه زیبایی محسوس است. این آیه به این مطلب ناظر است و انگیزندگی زیبایی بر انسان را بیان می کند.

    2_احسان به چه معناست؟ احسان به معنای آن است که چیزی را به نحوی قرار دهند که دارای حسن باشد و دراینجا نیز حسن به هردو معناست. هرجا حسن به معنای خوبی به کار رود، احسان معنای انعام به کسی را خواهد داشت. احسان همواره فراتراز عدل است. عدل حور محور حق است.

    3_دادن یا گرفتن حق مبتنی بر چیست و تفاوت آن با احسان چیست؟ دادن یا گرفتن حق مبتنی بر عدل است، اما احسان آن است که به کسی بیش از حق دهند یا کسی کمتر از آنچه حق اوست بستاند.

    4_ خداوند در وصف کسانی که خردناب یافته اند چه می‌فرماید؟ خداوند در وصف کسانی که خردناب یافته اند(اولوالالباب) می‌فرماید که آنان با احسان، بدی را از پیش می‌رانند.

    5_ دو اصل تربیت اسلامی رانام برده و بگویید ناظر به چه جذبه ای هستند؟ اصل آراستگی ناظر به جذبه ی حسن واصل فضل ناظر به جذبه ی احسان است.

    6_اصل آراستگی بیانگر چیست؟ اصل آراستگی بیانگر آن است که در جریان تربیت، باید صورت آنچه را عرضه می‌شود نیک آراست تا رغبت ها نیز برانگیخته شود.

    7_مفهوم تزیین در قرآن به چند معنا به کار رفته توضیح دهید؟ مفهوم تزیین در قرآن به چند معنا به کار رفته است. گاه مقصود از آن، صرفا جنبه ی روانی مسئله است که ممکن است کاملا وهمی باشد و این معنا در بحث مربوط به شاکله ها مطرح شد. اما گاه مفهوم تزیین بیشتر معطوف به واقعیت است.

    8_ چرا مربی در برقرار کردن ارتباط تربیتی باید به آراستگی ظاهری بپردازد؟ مربی در برقرار کردن ارتباط تربیتی باید به آراستگی ظاهری بپردازد تا از عوامل ظاهری نفرت وگریز تهی باشد.

    9_در توصیه به مسلمانان درمورد آراستگی چه گفته شده است؟ در توصیه به مسلمان نیز همواره با اصرار گفته شده که مستحب است در دیدار با برادران و هم کیشان، بهترین و نظیف ترین لباس ها را به تن کنند و با آراستگی ظاهر شوند. این توصیه ها عمومی است، اما مربیان را به طور مضاعف مورد خطاب قرار می‌دهد. 

    10_کلام آینه ی چه چیزی است و هرچه این آینه مصفاتر باشد چه می شود؟ کلام، آینه ی مفاهیم و معانی است. این آینه هرچه مصفاتر باشد به همان میزان بر شفافیت و نفوذ مفاهیم و معانی خواهد افزود. از این رو لازم است مربی بنگرد که معانی و مفاهیم مورد نظر رادر برابر چه آینه ای قرار می دهد.


    نازنین سروری

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طردحی سوال نظام تربیتی | آیناز سبزعلی‌پور

    ١)تلقین به نفس چیست؟

    به این معنی است که از طریق به زبان آوردن قولی معیّن،تغییری به مقتضای آن در ضمیر پدید آید


    ٢)مقصود از تلقین فعلی چیست؟

    مراد از تلقین فعلی آن است که با آشکار ساختن عملی در اعضاء و جوارح،سایه و طنین آن عمل را به درون بیفکنیم


    ٣)حدیثی از جنبه سلبی تلقین قولی از امام صادق(ع)ذکر کنید.

    (بنگر که هرگز حرف زوری از دهانت خارج نشود ،گرچه از قدرت خود و قدرت خویشاوندانت مطعن باشی)

    (برای دفاع از دینتان با مردم نزاع و مشاجره لفظی نکنید زیرا این کار دل را بیمار میکند


    ٤)چرا قهقهه در اسلام مذموم شده است؟

    زیرا به هنگام قهقهه،کنترل و تسلط انسان بر خویش،به سستی میگراید و این ضعف به همراه نشاط بیش از حدی که در پی می آید،انسان را آماده تخطّی و تجاوز از حدود میکند.


    ٥)در این روایت(اذا قهقهتُ فقلْ حین تفرغُ اللهمَ لاتمقتنی)برای زودن اثر منفی قهقهه چه توصیه ای شده است؟

    اگر صدای خنده ات به قهقهه بالا گرفت بعد از آنکه از این حال خارج شدی بگو خدایا از من نفرت مکن.


    ٦)آیا تلقین ، همیشه تلقین فعلی خواهد بود؟توضیح دهید. 

    به یک معنی ،قول نیز فعل است و بنابراین ،اصولاً تلقین، تلقین فعلی خواهد بود اما اگر فعل را نه به معنای اعم،بلکه به معنای اخص و در مقابل قول در نظر بگیریم،آنگاه تلقین قولی و فعلی قابل اطلاق خواهند بود. 


    ٧)اصولاً تواضع به چه معنا است؟

    به این معنا که انسان در ظاهر،خود را فرو دست جلوه دهد و حاصل آن کنترل عجب و غرور است. 


    ٨)برجسته ترین چهره به هم آمیختگی تلقین قولی و فعلی چیست؟ نماز


    ٩)این آیه((واذکر ربک فی نفسکَ تضرُعاً و خیفةً و دون الجهرِ من القولِ)) اشاره به چه چیزی دارد؟ این آیه اشاره به دارد که خدا را در دل یاد آرید و اگر خواستید به سخن،اورا بخوانید، با آهنگی خفیف بخوانید. این لحن کلام با خشیت دل همراه تر است.


    آیناز سبزعلی‌پور

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | نیلوفر پارسامنش

    سئوال و جواب کتاب نگاهیی دو باره به تربیت اسلامی  دکتر خسرو باقری  از صفحه 98الی 101

    تهیه وتنظیم : نیلو فر پارسامنش   دانشجوی کارشناسی آموزش  ابتدایی 

    1-تفاوت روش تحلیل به نفس باتلقین  به نفس چیست ؟تفاوت این روش با تلقین  به به نفس در آن است که در تلقین ،که لزوماٌ باطن انسان گریزنده و بی رغبت نیست ، اما در این روش ، چنین فرضی ملحوظ است . تحمیل در جایی مورد می باید که کراهت وجود داشته باشد 

    2-چه زمانی روش تحمیل به نفس مورد استفاده قرار می گیرد ؟هنگامی که علی رغم گریز و کراهت باطن ، اعضاء و جوارح به انجام عملی وادار شوند ، روش تحمیل به نفس مورد استفاده قرار گرفته است 

    3-روش تحمیل به نفس را توضیح دهید ؟ باطن انسان به وسیله ظاهر وی ساخته می شود طبق این روش باطن رمیده و بی رغبت را می توان با حرکات اندام به بند کشید و آن را رام و راغب گرداند ( البته این کار ، علاوه بر تحمیل ، به مدد استمرار و پیوستگی بر عمل مورد نظر نیز محتاج است و لذا به کار گرفتن این روش باید در حالت ترکیب با شیوه های مربوط به مداومت و محافظت انجام پذیرد .

    4-چرا باید کراهت را به جان خرید ؟عملی که مورد رضای خدا نیست به باری می ماند که به دوش کشیدن آن نفس را تنگ می کند اما با تن دادن به این بار سرانجام شرح صدری رخ می کند و ثقل آن از بین می رود 

    ((الم نشرح لک صدرک و وضععنا عنک وزرک الذی انقض ظهرک))

    ((آیا ما سینه ی تو را گشاد نساختیم و باری را که سخت بر پشت تو سنگینی می گرد ، از دوش تو بر نداشتیم ؟

    از این رو باید کراهت را به جان خرید تا از آن رغبت بجوشد و توشه یراه شود ((فاذا فانصب والی ربک فارغب))

    5-نخستین حد روش تحمیل به نفس را نام ببرید ؟

    نخستین حد آن است که این روش در حیطه ی عمل به کار می آید نه در قلمرو ایمان برای ایمان آوردن نمی توان از تحمیل طرفی بست چه این جا جای اکراه نیست ((لااکرا ه فی الدین ))

    6-دومین حد روش تحمیل به نفس را نام ببرید ؟حد دیگر آن است که تحمیل نباید چنان باشد که مایه ی اعراض دل شود .

    7-اگر کسی باری بیش از حد برخود تحمیل کند پیامد نامناسب آن چیست ؟ اگر کسی باری بیش از حد برخود تحمیل کند خود را در معرض آن می نهد که یکباره پشت کند و همه چیز را واگذارد 

    8-چه زمانی باید بر خود کمی آسانتر گرفت ؟پس هر گاه بیم آن می رود که تلخی به کام بنشیندو شور و نشاط را از ریشه کن کند باید فروتر آمد و آسانتر گرفت و تردیدی نیست که در هر حال یافتن این حد با رفت و بازکشت و پیش و پس شدن به دست می آید 

    9-مفهوم لاتکر هوا الی انفسکم العباده چیست ؟برای ایمان آوردن ، نمی توان از تحمیل طرفی بست و نمی توان برخود باری گذاشت بلکه باید بارها را از خویش برداشت .

    10-دو نمونه ی برجسته از موارد به کارگیری جوهره روش تحمیل به نفس که در احکام آمده چیست ؟1-چهاد 2- روزه 

    11-این آیه عاشر و هن بالمعروف فان کر هتموهن فعسیان تکر هوا شیئاو یجعل اللهفیه خیراٌ کثیرا از موارد بکار گیری کدام روش است ؟ روش تحمیل به نفس

    12-چرا تحلم از موارد به کارگیری روش تحمیل به نفس دانسته شده است ؟زیرا تحلم آن است که کسی ظواهر حاکی از حلم را به زور به خود ببندد. تا حقیقتاٌ به زیور حلم آراسته شود .

    13-تفاوت تحمیل سکوت بر خود با سکوت پیشه کردن درچیست ؟ تحمیل سکوت بر خود با سکوت پیشه کردن متفاوت هست زیرا در دومی الزاماٌ کراهت از سکوت مطرح نیست در تلقین به نفس همین سکوت پیشه کردن مورد نظر است 

    14-مفهوم آیه ((و ما من مومن یشفی نفسه الا بفضیحتها لان کل مومن ملجم))جیست ؟ 

    یعنی مومن با اینکه آتش غیظ و انتقام در درونش شعلهور می شود ، اما از این که زبان یاین آتش به زبانش برآید جلو گیری می کند و دهانش را به لجام (ملجم ) می گیرد این تحمیل سکوت بر خویشتن ، علی رغم میل شدید باطنی بر انتقام نوعی تحلم است .

    15-جنبه های تحمیل بنفس را نامبرده و توضیح دهید ؟1-جنبه عملی 2-جنبه قولی 3-جنبه فعلی 

    16-مفهوم آیه وقل له ما قولا کریما را بنویسید ؟ (( و با والدین، سخن به کرامت بگو )) آمده است که هر گاه والدینت تو را مضروب کردند در برابر آنان بگو که خدا از شما در گذرد و نه بیش پیداست که غالباٌ در چنین موردی زبان به این گونه قول کریمی نمی گردد اما باید علی رغم باطنی آن را بر خود تحمیل کرد .


    نیلوفر پارسامنش

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | بیتا انکالی بوشهر

    ● چرا نمیتوان قاعل به نفاق بود؟

    زیرا با آنکه نفاق در دل افراد است ولی با این حال آنچه در عمق افراد است به نحوی آشکار میشود و زبان منافق نیز سرپوش کاملی بر دلش نیست بلکه از «لحن قول» و «پریشانی فعل» او نفاقش آشکار میشود. پس اگر تغییری در باطن آدمی روی دهد بر ظاهر نمودار خواهد شد و اگر ظاهر به خود تغییر نپذیرد باید تأویل آن را در باطن جست.

    ● چرا خداوند در تبیین چشم اشکبار مومنی دل معرفت یافته اورا گواه می آورد چنانکه برای چشم جامد کافر نیز دل سنگواره او را؟

    زیرا اگر تغییری در باطن آدمی رخ دهد بر ظاهر وی نیز نمودار خواهد شد واگر ظاهر به خود تغییر نپذیرد باید تأویل آن را در باطن جست.

    ● اینکه کسانی که تقوای استوار در دل یافته اند نزد پیامبر به آهنگی نجیب سخن میگویند اما آنانکه جاهلانه به آهنگی دریده پیامبر را فرا می خوانند عقلی خفته دارند بیانگر کدام مبناست؟

    تاثیر باطن بر ظاهر

    ● اصل تحول باطن چیست؟ اصل تحول باطن بیانگر این است که درتربیت باید به فکر تحول درونی بود. 

    با توجه به آیه «وذرو ظاهر الاثم و باطنه» آیا تغییر ظاهر و تحول باطل هرکدام به صورت مجزا راه خود را پیش خواهند برد؟

    باتوجه به معنی آیه :گناه آشکار و نهان،هردورا واگذارید.

    خیر_این دو بیش از آنکه باهم ناسازگار باشند مکمل هم اند و چون دو دامنه یک کوه اند که ظاهرا از هم فاصله دارند اما در نقطه نهایی به هم میرسند. هم ظاهر و هم باطن هردو باید در کار باشند. پس هر دورا باید از آلودگی شست.

    ● دو روش تربیتی به منظور دگرگونی باطنی فرد را نام ببرید.

    1.اعطای بینش

    2.دعوت به ایمان

    ● درباره روش تربیتی اعطای بین به طور مختصر توضیح دهید.

    تلقی فرد از امور و نحوه ارزیابی امور در رفتار و اعمال فرد تاثیرگذار است. از این رو دراین روش تلاش میشود

    تلقی فرد از امور تغییر کند که دراین صورت رفتار و اعمال فرد نیز به تبع آن تغییر خواهد کرد.

    ● چرا خداوند گاه منحرفان را موصوف به آگاهی (علم) می سازد اما همواره بینش (بصیرت) را از آنان منتفی دانسته است؟ (تفاوت بینش و آگاهی)

    درتفاوت بینش و آگاهی باید گفت که هردو از یک جنس اند ولی از نظر معنایی کاملا بر هم منطبق نیستند یعنی هر بینشی آگاهی است ولی هر آگاهی بینش نیست. بینش، نوعی آگاهی عمیق و گسترده است و فرد را به واقعیت می رساند در حالیکه آگاهی ممکن است سطحی و گمراه کننده باشد. براین اساس خداوند گاه منحرفان را موصوف به آگاهی میسازد اما همواره بینش را از آنان منتفی دانسته است.

    ● آیه‌ی «قد جاعکم َبصاع ُر من ربکم فمن ابص َرفلنفسه و من عمی فعلیها...» بیانگر کدام روش تربیتی به منظور دگرگونی باطنی افراد است؟

    اعطای بینش

    ● بینش هایی که در قرآن آمده و میتواند طرز تلقی افراد را تغییر دهد را نام ببرید.

    1.بینش درمورد نظام هستی

    2.بینش درمورد دنیا

    3.بینش در مورد حقیقت انسان

    4.بینش در مورد تاریخ انسان

    5.بینش در مورد مرگ و پس از مرگ

  • موافق [ ۰ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • دوشنبه ۲۵ فروردين ۹۹
    به رنج اندر آری تنت را رواست
    که خود رنج بردن به دانش سزاست