۵۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

نقد مقاله از جاهلیت تا جاهلیت | شبنم خنجرپور

به نام یگانه خالق هستی

نقد مقاله ی جاهلیت تا جاهلیت 

بسمه تعالی 

وقتی سخن از نقد و بررسی یک متن به میان می آید در نظر اول ایراد گرفتن از یک کار یا اثر علمی است اما در واقع نقد نه ایراد گرفتن  ونه اشکال تراشی است بلکه علم ارزشیابی و سنجش است که میزان اعتبار علمی یه اثر را مشخص میکند.

ابتدا اولین موضوعی که به چشم می‌خورد  عنوان این متن است آیا موضوع این اثر موضوعیت دارد؟ آیا جامع و مانع است؟

آیا در عنوان متن با ابهام روبرو هستیم؟ از کدام جاهلیت صحبت می کند؟

و چه موضوعی یا بحثی از جاهلیت را‌میخواهد مورد سنجش قرار دهد؟

آیا جاهلیت پایان نیافته است ؟

 در موضوع مقاله ابهامی وجود دارد که خواننده را تشویق می کند که برای رفع سوالات و ابهامات خود به ادامه مطالعه مقاله بپردازد.

موضوع دیگری که مورد توجه قرار می گیرد این است که منظور این اثر با چه کسانی است ؟و چه طیفی از خوانندگان را در بر می گیرد؟ایا این مقاله مورده استفاده ی افراد خاصی از جامعه است ؟

  می‌توانیم پاسخ دهیم که این پژوهش تقریباً تمام عموم مردم را در بر می گیرد زیرا تمام مقایسه ها و یا آمارهای کمی و کیفی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است است از منابع قابل قبولی که تقریبا عموم مردم مورد پزیرش است  مانند قرآن کریم سخنان ائمه اطهار و یا جامعه شناسان خبره در امر تحقیق و پژوهش به دست آورده شده است.

موضوع بعدی که مورد بررسی قرار می گیرد این است که در مقاله با قرار دادن آمارها و مقایسه هایی که با استفاده از کلماتی موثر باعث ایجاد فضایی می‌شود که مخاطب در فهم عمیق و درست و جاهلیت کمک شایانی می‌کند.

و نکته دیگری که در این متن به چشم می خورد استفاده هدفمند از واژه ها در این مطلب بوده که اصل تطابق را ناخودآگاه در ذهن مخاطب ایجاد می کند به عنوان مثال استفاده از کلمه آقازاده در جمله ی( به دنبال آن معاویه سلطنت را موروثی کرد و آقازاده نالایق خویش را به صدر نشاند)

باعث ایجاد یک تشابه هوشمندانه می شود و این مفهوم را به ذهن خواننده متبادر می کند که گویا هنوز هم در جاهلیت و سر می بریم اما جاهلیتی با رنگ و بوی مدرنیته


شبنم خنجرپور

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    فصل ۱ نیاز به برنامه‌ریزی درسی | مریم آبشین

    سوال۱:

    ۱)برنامه ریزی درسی یک مدرسه یا کلاس درس را میتوان مجموعه ای از وقایع از قبل پیش‌بینی شده دانست که به قصد دستیابی به نتایج آموزشی و تربیتی برای یک یا بیش از یک دانش آموز در نظر گرفته شده است .مهر محمدی۱۳۸۷

    ۲) برنامه ریزی درسی نقشه ای است از فرصت های مناسب یادگیری که برای جمعیت معلوم در نظر گرفته می شود .کتاب برنامه ریزی درسی . حسن ملکی صفحه ۱۰۱

    ۳) برنامه ریزی درسی از لحاظ مفهومی اشاره به یک فرایند دارد که حاصل یا نتیجه آن برنامه درسی است.واژه برنامه درسی به معنای میدان مسابقه و یا فاصله و مقدار راهیست که افراد باید طی کنند تا به هدف مورد نظر برسند.فتحی۱۳۸۹

    دیدگاه شخصی:

    برنامه ریزی درسی یعنی داشتن چارچوب معین برای آموزش که در این چارچوب اموزش در مجرای صحیح خود قرار میگیرد واز اتلاف وقت وهزینه جلوگیری به عمل می آورد.

    سوال ۲:

    برای برنامه درسی عناصر ۱۱ گانه این مطرح کرده است که عبارت است از: منطق، هدف، محتوا، شایستگی های معلم، روش های یاددهی یادگیری، فعالیت های یادگیری، زمان، خانواده، محیط یادگیری، بسته آموزشی و ارزشیابی.

    هدف: جهت دهنده به نظام آموزشی و سنگ زیربنای آموزشی است. یکی از حیاتی ترین عناصر در فرایند برنامه ریزی  درسی تعیین هدف یا اهداف است. هدف در فرآیند آموزشی چیزی جز حد یادگیری نیست ملکی :۱۳۸۶

    محتوا: منظور از محتوای یک ماده درسی عبارت است از دانش سازمان یافته و اندوخته شده، اصطلاحات، اطلاعات، واقعیت، قوانین،مفاهیم، تعمیم ها، پدیده ها و مسائل مربوط به همان ماده درسی است.

    روش های یاددهی یادگیری: روش های تدریس از عناصر اصلی برنامه درسی است و در فرآیند آموزش و یادگیری نقش بارزی را ایفا می کند تحقق هدف های آموزشی از طریق کاربرد روشها و فنون تدریس امکان می یابد.

    شایستگی های معلم: معلم علاوه بر اینکه در برنامه درسی یکی از عناصر تلقی می گردد، عنصری مهم در نظام آموزشی و حتی به عنوان مهندس اجتماعی نیز محسوب می‌شود.پایناز۲۰۰۳

    زمان: در نهاد آموزش و پرورش مولفه زمان از جایگاه خاصی برخوردار بوده و زمان در تار و پود فعالیت‌های آن نقش اساسی دارد.

    محیط آموزش: یکی از عوامل مهم تعیین کننده موفقیت یک برنامه درسی اثر بخش و نیز تعیین کننده رفتار یادگیرنده است و با دستاوردها و رضایت و موفقیت او ارتباط دارد.  مظاهری:۱۳۹۵

    بسته آموزشی: یکی از محصولات نهایی هر طرح و برنامه درسی تولید انواع گوناگون مواد آموزشی است و مواد آموزشی به صورت بسته یا کیت تهیه و عرضه می شود.

    ارزشیابی: ارزشیابی در مطالعات برنامه درسی شامل ارزشیابی برنامه درسی و ارزشیابی یادگیرنده یا همان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی میش می باشد.مظاهری: ۱۳۹۵

    سوال ۳:

    امور درسی یکی از مهمترین فعالیتهاست که اهمیت زیادی در سایر جنبه های زندگی دارد بر این اساس انجام این فعالیت مهم به نحو احسن به طوری که نتایج خوب و عالی در بر داشته باشد اهمیت زیادی دارد و هیچ کاری بدون برنامه‌ریزی فعالیتی کامل نخواهد بود.

     در حقیقت یک برنامه درسی خوب همراه با عمل به ما در: روشن شدن اهداف کمک می کند، از اتلاف وقت جلوگیری می کند، از اتلاف انرژی جلوگیری می کند. علی ابراهیمی ۱۳۷۷.برنامه ریزی درسی.

     ‌ظهیر تقی پور.۱۳۸۳.مقدمه ای بربرنامه ریزی درسی.

    سوال۴:

    اگر این اصل را بپذیریم که هر قدر ارتباط برنامه درسی با علائق یادگیرنده بیشتر باشد مشروعیت آن بیشتر است این اصل را نیز خواهیم پذیرفت که بخش عمده ی مشروعیت برنامه درسی با مشارکت معلم در تهیه برنامه های درسی تامین می گردد  زیرا معلم در صحنه عمل با یادگیرنده درگیر است و تجربیات کافی در خصوص نیازهای او اندوخته است لذا معلم در مراحل مختلف برنامه ریزی درسی دارای نقش است. بعضی اصول در کتاب های برنامه درسی وجود دارد ولی آنچه را که یک معلم با تجربه کسب کرده و ارائه می دهد در هیچ کتابی یافت نمی‌شود و سازماندهی محتوا که تلاقی عناصر برنامه درسی با روش های تدریس است با نظر و پیشنهاد معلم پالایش می‌شود و از منطق قوی تری برخوردار می‌گردد در هر کدام از مراحل برنامه ریزی درسی حضور و مشارکت معلم تعیین کننده است و معلم با برنامه ریزی درسی اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت و میان‌مدت خود را به طور روشن مشخص میکند.


    مریم آبشین

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    معرفی کتاب «شفای درون»

    بخشی از کتاب "شفای درون" نویسنده لوئیز هی


    تمام بیماری ها از افکار سرچشمه می گیرد، یعنی افکار ما هستند که بیماری ها را تولید می کنند،

    مثلا:

    سرطان؛ ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است،

    بیماری قند، به خاطر افسوس گذشته ها را خوردن است،

    ام اس به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی است

    سردرد انتقاد از خود و ترس،

    زکام؛ آشفتگی ذهنی،

    درد؛ نیاز به محبت  آغوش گرم؛

    فشار خون؛ مشکل عاطفی دراز مدتی است که حل نشده،

    پس باید ذهنمان را بشوییم،

    دیگران را ببخشیم؛

    خودمان را ببخشیم؛

    بیشتر محبت کنیم؛

    کمتر گله و شکایت کنیم؛

    بیشتر بخندیم و شاد باشیم...

    بدانیم هر کسی در سطح آگاهیش عمل کرده و افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند

    حتی خودمان، گذشته را رها کنیم و لباس شادی به تن کنیم،

    و کارهایی را که از عهده انجام آن بر نمی آییم به خدا بسپاریم، تا از بیماری ها رهایی پیدا کنیم...


    زهرا دبیرزاده

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    معرفی کتاب «سه‌شنبه‌ها با موری»

    کتاب *سه شنبه ها با موری*

    نویسنده: میچ آلبوم

    مترجم:زهرا آلوشی

    تعدادصفحات: ۱۹۰

    انتشارات: نیک فرجام


    معرفی نویسنده کتاب:

    میچ آلبوم نویسنده، روزنامه‌نگار، مجری رادیو و فیلمنامه‌نویس آمریکایی متولد ۱۹۵۸ سال‌های زیادی است. او با نگارش رمان های زیبا به عنوان نویسنده مطرح به فعالیت خود ادامه می‌دهد. کتاب‌هایی همچون یک تلفن از بهشت و ارباب زمان در کنار سه شنبه ها با موری از آثار معروف است.

    *سه شنبه ها با موری*:

     این کتاب براساس واقعیت است...

    نویسنده ۵۱ ساله آمریکایی،میچ آلبوم،در سن ۳۷ سالگی با استاد پیرش موری شوارتز ماجراهای جذابی را خلق می‌کند.

    نام کتاب به مناسبت دیدار های میچ با استادش موری در سه شنبه هر هفته،نامیده شده است.

    قصه از آنجایی شروع میشود که موری به بیماری آسم و سپسALS مبتلا میشود.یک نوع بیماری کشنده و مهلک سیستم عصبی به درآن زمان لاعلاج بوده،موری به راحتی با بیماری خود کنار می آید و امید به زندگی خود را حفظ میکند.

    میچ آلبوم که سالها قبل شاگرد این استاد بزرگ بوده و درحال حاضر روزنامه نگار و فرد موفقی است اتفاقی در تلویزیون استاد خودرا میبیند و پس از آن با وجود مشغله فراوان تصمیم میگیرد سه شنبه هر هفته به دیدار موری برود.

    در این کتاب در مجموع ۱۴ سه شنبه به عنوان کلاس های خصوصی استاد موری و تنها شاگرد او میچ آلبوم،آمده است...

    نکته بسیار جالب این کتاب این است که موری با تمام ناتوانی های جسمی که برایش پیش آمده باز هم روحیه ای شاد و سرزنده دارد که باعث تعجب همگان میشود.

    به نظر من این کتاب چه از لحاظ روانشناسی و چه به لحاظ داستانی خواننده خود را مجذوب میکند.

    من خواندن این کتاب را به همه ی کسانی که از سختی های زندگی به سطوح آمده اند و زندگی برای آنها مفهوم خود را از دست داده پیشنهاد میکنم🍃

    *زهرا حقیقت*

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | فرشته خادمی و شیما جواد و مریم رشیدی

    1_دلبستگی که از ویژگیهای برجسته آدمی است در قرآن .......و درفرهنگ عرفا ....آمده است.


    حب _عشق


    2_شگفتی و برجستگی دلبستگی یا عشق از چه رو است؟

     

    شگفتی و برجستگی این پدیده از آن رو  است که می‌تواند شوری عظیم در انسان برانگیزد و مبدا تحمل قدرت و جسارت ای خیره کننده در  وی شود و او را برای هر گونه خطر پذیری مهیا سازد


    3_آز و حرص به معنای .....است


    رغبت شدید به چیزی همراه با فعالیت و عمل


    4_آزمندی و حرص آدمی بر چند چیز است؟توضیح دهید؟


    اینکه آدمی بر چه چیزی هرس و آزمندی نشان دهد متغیر و متفاوت است گاه آدمی آزمند آب و نان خود می شود چنین آزمندی اگر در تنگدستی افتد درماندگی و کفران سر می دهد و اگر در گشایش قرار گیرد ذوق زدگی فخر و بخل شان می دهد .گاه آدمی از آز شکم فارغ و در بند آز دل خویش است و گاه نیز از خود گذشته و آزمند آن است که خلق را برتر آورد


    5_چگونه شتابی مناسب و بجا است ؟


    آن شتاب مزموم است که عمل پیش از موعد و موقع را به بار می آورد اگر چنین نباشد شتاب در عمل ممدوح خواهد بود


    6_چگونه میشود از قدرت ناشی از پیوند محبت آمیز بهره جست؟


    به دو گونه یکی با بذل محبت و دیگر با حرمان آن



    7_تغییر و تحولی که درنتیجه پیروی از اصل ابراز یا منع محبت در انسان به وجود می آید بسیار ژرف و بنیادی است چرا؟


    زیرا در این اصل رابطه ی میان محب و محبوب مورد توجه است درحالی که در اصولی که ناظر به پاداش و مجازات است در درجه اول رابطه ی میان فرد و شی مطرح است و در مقایسه طعم رضای محبوب از طعم پاداش او شیرین تر و درد فراق او از در عذابش تلخ تر است


    8_ائمه (ع)در برانگیختن شاگردان خود برای انجام تکالیف و کسب خصایل تربیتی چگونه رفتار میکردند؟


    ائمه در برانگیختن شاگردان خود برای تن دادن به تکالیف و کسب خصایل مطلوب تربیتی،از قدرت دلبستگی بهره جسته اند و خشنودی و سرور خویش را در گرو تلاش آنان برای اصلاح خود قرار داده اند.


    9_تاثیر ستودن دیگران را بیان کنید؟


    ستایش همچون بیان محبت،در مستمع موثر و کارآمد است.البته ستایش بی جا که مرادف چاپلوسی است از این سخن مستثنی است.


    10_انواع ستایش کردن را نام ببرید؟


    ستایش بی جا،چاپلوسی نامیده میشود.

    گاه ستایش به نحو غیابی انجام میشود که در این صورت مستمع را بر سر شوق و ذوق می آورد تا او نیز خود را لایق چنین ستایشی بگرداند.


    11_نکوهش کردن را توضیح دهید؟

    یکی از مظاهر بارز بی مهری،نکوهش است.نکوهش کردن از ابراز بی مهری غلیظ تر و تندتر است زیرا نکوهش جنبه ی ایجابی دارد و با نفیح* همراه است اما بی مهری تنها سلب مهر است.


    12_خداوند در رابطه با"عیب جویی نکردن از دیگران" در قران چه می فرماید؟


    و هرگز عیب جویی یکدیگر را نکنید و به نام و القاب زشت،یکدیگر را نخوانید که پس از ایمان به خداوند،نام فسق(بر مومن نهادن)بسیار زشت است.


    13_روش عطا وحرمان مبتنی برچه اصلی است؟ویژگی های آن را بنویسید


    مبتنی براصل ابرازیامنع محبت است وویژگی آن این است که محبت یاعدم محبت را درکسوت کردارنمودارمیسازد ،نه درقالب بیان،زبان کردارنیزخود منطقی دارد ونفوذ ویژه ای درپی می آورد که ان رادرگفتار نمیتوان جست.



    14_کرداردلیل.....است

    صدق گفتار



    15_ابراز محبت ومنع محبت،هرکدام به چه صورتی نمودارمیشود؟


    ابرازمحبت هنگامی که جامه ی عمل بپوشد،بصورت هدیه وهبه به کسی ومنع محبت،به طریق محروم ساختن اواز انچه به وی ارزانی شده بود،نمودارمی شود.



    16_چراخداوندخودرا وهاب نامیده است؟


    به دلیل کثرت هبه که ارزانی بندگان خویش می کند.


    17_چه زمانی خداوندانسان هاراازعطایایی که مظهرمحبت الهی است،بهره ور میکند


    هرگاه که انسان هاشایستگی نشان دهندوخودرا قابل محبت خدا گردانند.



    18_چه زمانی خداوندعطایایی راکه به انسان داده،از انها دریغ میکند؟


    اگرازانان نالایقی سرزند،خداوندانان را به تنگناخواهد فکند.


    19_مبنای اصل سبقت درویژگی های انسان،ویژگی......و........است 


    آزمندی وشتاب


    20_.....و...... باانسان همراه است ودرمسیرهای مختلف، صورتهای متفاوت پیدا میکن.:


    حرص وشتاب



    21_اصل سبقت بیانگرچیست؟


    اصل سبقت بیانگران است که درارتباط تربیتی باید ادمیان را به سرعت وسبقت فراخواندوبدین گونه باتحریک ازمندی وشتاب درانان ،پایه ی برخی تغییرات وتحولات را برای انان فراهم اورد.بافراهم امدن چنین پایه ای ،بسیاری از نیروهای مکنون درادمی فرصت بروز وظهورمی یابند وانچه ازاین طریق حاصل میشود،به سبب وجودسرعت وسبقت مضاعف خواهد بود.


    22_تنافس به چه معناست? 


    تنافس به معنی زورازمایی افراددرربودن چیزی از دست یکدیگراست وچون طرفین درجریان این کاربه نفس می افتندآن را تنافس گفته اند.


    23_سخن قران درباره تنافس چیست؟


    سخن قران دراین مورد چنین است که آدمیان که به هرحال به طرق مختلف درگیرزورازمایی هایی باهم میشوند،باید توان خودرا درپی مقصدومقصودی موجه وبنابراین ازراهی موجه به مصرف برسانند وبدین گونه راه های نادرست سبقت(چون حسادت،دروغ پردازی،غیبت،تهمت و....)مستثنی میشود.



    24_طبق اصل سبقت روش های تربیتی به چه گونه ای تعیین میشوند؟


     باید به گونه ای تعیین شوندکه امکان هرچه بیشتر پیشی جستن وفراتر رفتن را فراهم اورد.



    25_مقصوداز روش تکلیف چیست؟


    مقصوداز روش تکلیف آن است که فرد را به تکلیفی درحیطه ی وسع وامکاناتش فراخوانیم‌.



    26_تکمیل کننده روش تکلیف،چه روشی است؟


    روشی است که درآن بایدافرادرا از حیطه ی عادی وسع ،به بالاترین حدوسع متوجه ساخت.



    27_خداونددرفراخواندن مردم به تقوا،۲گونه دعوت به عمل آورده است.هرکدام را توضیح دهید.:



    «اتقوا الله ما استطعتم»وگاه«اتقوا الله حق تقاته»

    دعوت نخست بانظربه حیطه ی عادی وسع صورت می پذیردوبیان می دارد که تقوارا درهیچ مورد ازمواردی که دروسع شماست فرو نگذارید وروشن است که استطاعت افراد مختلف،از حیث فهم وعزم متفاوت است.لذا درپاسخ به این دعوت،هرکس برحسب استطاعت خویش مبادرت میکند وبدین ترتیب مدارج ومراتب مختلف پدید می آید.

    امادعوت دوم به«حق تقوا»نظرداردوآن برترین درجه اسلام وایمان است که درآن،عبودیت بی انانیت،طاعت بی معصیت،شکربی کفروذکربی نسیان،دراوج حاصل است.حق تقوا بااین وصف ،ازوسع بسیاری ازمردم فراتر است،امابااین حال،خداوند همه مردم را به آن دعوت کرده است.این تکلیفی درغایت وسع است ،زیرا برای نیل به بلندایی چون حق تقوا،بایداز حیطه ی عمومی وسع فراتر رفت وهرآنچه از جهدوهمت درتوان است،به کارگرفت.



    28_درنظام تربیتی چه چیزی مدنظراست؟


    درنظام تربیتی اسلام ،نظربران است که مربی علاوه بررعایت وسع افراد درعرضه ی تکالیف،گاه باید انان را به چیزی«فراتراز وسع»دعوت کندتادرتلاش وپویش به سمت ان«وسع فراتر»انان پدیدارشود.



    29_تصویراسلام از انسان چیست؟


    آزمندی سیری ناپذیر؛چه،او ازمندخداست واز این رو هرگاه دروسع عادی خود دوام اورد ،بازی را می ماندکه به شیوه مرغان خانگی راه می رود.



    30_تکلیف درغایت وسع چگونه روشی است؟


    روشی است که همت های بلندرا آزاد می کند.



    31_تحریض چیست؟


    تحریض آن است که امر مکروهی را چنان بیاراییم که گریز وپرهیز فرد نسبت به آن درهم بشکند وبرآن انگیخته شود.



    32_تهییج چه زمانی مذموم است؟


    تهییج هنگامی مذموم است که پشتوانه فکری نداشته باشدو کورکورانه انجام پذیرد.



    33_چه زمانی تهییج انسان نکوهش پذیر نیست؟


    اگر ادمی فکر وانتخاب را پشت سر گذاشته باشه ،تهییج او برعمل به مقتضای فکر وانتخابش نکوهش پذیرنیست وانسان نیزهمواره از چنین تهییجی بی نیاز نیست.



    34_درتکالیف دشوارونیز تکالیفی که درحد غایت وسع انسان قرار دارد،........ مورد نیاز خواهد بود 


    تحریض


    مبنای ۱۲ فرشته خادمی شیما جواد و مریم رشیدی

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | رضوان اسود

    ۱. تربیت اسلامی برای نشان دادن چه موضوعاتی به کارمی رود؟

    برای نشان دادن طرح اسلام درساختن وپرداختن انسان به کار می رود.

    ۲. ریشه واژه تربیت چیست؟توضیح دهید؟مثال بزنید.

    ازریشه(ربَوَ)وباب تفعیل است.دراین ریشه معنای زیادت وفزونی اخذگردیده است ودرمشتقات مختلف آن می توان ابن معنی رابه نوعی بازیافت.

    مثال۱:به تپه(رَبوه)می گویندزیرانسبت به سطح زمین برامده است.

    مثال۲:نفس زدن را(رَبو)می گویندچون موجب برآمدن سینه می شود.

    مثال۳:ربانیزازآن روکه زیادتی براصل مال است به این نام خوانده می شودالبته دراسلام به نوعی خاص اززیادت براصل مال ربا اطلاق شده استنه به هرنوع مثلاًبرکت که نوعی زیادت براصل مال است ربا محسوب نمی شود.

    ۳. معنای واژه تربیت چیست؟

    باتوجه به ریشه آن به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی وپرورش است وازاین روبه معنی تغذیه طفل به کارمی روداماعلاوه براین تربیت به معنی تذهیب نیزاستعمال شده است که به معنی زدودن خصوصیات ناپسنداخلاقی است.

    ۴. چرامی توان تذهیب راهم معنای تربیت گرفت؟

    گویادراین استعمال نظربرآن بوده است که تذهیب اخلاقی مایه فزونی مقام ومنزلت معنوی است وازاین نظرمی توان تذهیب راتربیت دانست.

    ۵. آیادرقرآن مفهوم تربیت ازریشه ی رَبَوَموردتوجه قرارگرفته است؟

    خیر

    ۶. درمواردی که درقرآن مفهوم تربیت ازریشه(رَبَو)دررابطه باانسان به کارگرفته شده است چه مفهومی رادرنظرداشته است؟باذکرمثال.

    مفهوم رشدونموجسمی.

    مثال:سوره اسراء.آیه۲۴

    ((وَقُل رَبِّ اَرحمَهماکَمارَبّیانی صَغیراً))

    ترجمه:وبگوخدایابروالدین من که مرادرکودکی تربیت کردندرحم نما.

    ۷. درآیه۲۴سوره اسراء(وقُل رَبِّاَرحمَهُماکَمارَبیّانی صغیراً)ازجه طریقی متوجه می شویم منظوررشدونموجسمی است؟ ومعادل فارسی آن رابیان کنید.

    کلمه صغیر(کوچک)دربرابرکبیر(بزرگ)استواین قرینه ای است براینکه تربیت به معنای رشدنموجسمی از(رَبَوَ)است ومعادل فارسی آن( بزرگ کردن)است.

    ۸. بزرگ کردن بدون آنکه شامل جنبه های معنوی واخلاقی شودچه اهمیتی داردکه به سبب آن بایدبرای والدین طلب رحمت نمود؟

    درقآن صرف زحمات عادی والدین مایه ی خضوع واحسان دربرابرآنان محسوب شده است هرچندآنان مشرک بوده باشندویاحتی فرزندان رانیزبه شرک ورزی واداشته باشند.نظیراین مطلب درسخن فرعون به موسی است هنگامی که موسی به پیامبری رسیدودربرابرفرعون ایستادفرعون اوراشناخت وبه اوگفت:((آیاماتورادرکودکی تربیت نکردیم....))

    ۹. منظورفرعون ازاینکه به هنگام رویارویی باموسی به اوگفت:((آیاماتورادرکودکی تربیت نکردیم...))کدام نوع تربیت است؟

    منظوراوتهذیب اخلاقی نیست بلکه مقصوداواین بودکه توطفلی درمعرض هلاکت بودی وماتوراازآب برگرفتیم وبزرگت کردیم.

    ۱۰. چراطرح اسلام درموردانسان درمفهوم تربیت نمی گنجد؟

    زیرااین مفهوم درقرآن به معنی بزرگ کردن ورشدونموجسمی است.

    ۱۱. درآیات قرآن کریم آنچه که به عنوان تربیت اسلامی گفته می شوداز چه ریشه ای گرفته شده است؟

    ازماده ی(رَبَ بَ)ومشتقات آن.

    ۱۲. معنای ریشه(رَبَ بَ)رابیان کنید؟(رَبَ بَ)که درصورت مضاعف ربَّ می شوددوعنصرمعنایی دارد:مالکیت وتدبیر.

    ۱۳. ربَّ به چه معناست؟به معنای مالک مدبّراست یعنی هم صاحب است وتصرّف درمایملک ازآن اوست وهم تنظیم وتدبیرمایملک دراختیاراوست.

    ۱۴. کلمه ربَّ درچه صورتی به خداونداطلاق می شود؟هرگاه به طورمطلق به کاررود(یعنی به صورت ربَّ)اختصاص به خداخواهدداشت ولی درحالت  اضافه به غیرخدانیزاطلاق می شودمثل(ربُّ الدار:صاحب خانه)زیراوقتی چیزمعینی( مثل خانه)به ربّ اضافه نشود،معنی مالکیت وتدبیرنسبت به همه ی موجودات راافاده می کندواین  تنهاازآن خداست.

    ۱۵. آیاکلمه(ربّ)همیشه هردومعنای مالکیت وتدبیرراباهم می دهد؟توضیح دهید.

    خیر-کلمه(ربّ)دوعنصرمعنایی داردمی توان آن راتنهاباتوجه به یکی ازدومعنی یاهردواستعمال نمودپس(ربّ)گاهی معنای مدبّروگاهی معنای مالک راداردودرصورتی که دراستعمال ماقرینه ای براختصاص به یکی ازاین دومعنی موجودنباشدمعنی مالک مدبّرخواهدداشت.

    ۱۶. درکتاب المفردات(ربّ)باچه معنایی درنظرگرفته شده است؟

    ربّ درمعنای مصدری معادل تربیت گرفته شده است یعنی گرداندن وپروراندن درپی چیزی تاحدّنهایت واین معنی ازدوجنبه مالکیت وتدبیرتنهابه جنبه ی دوم ناظراست ومی توان گفت که تدبیر،متضمّن مالکیت گرفته شده است به هرحال تدبیر،فرع برمالکیت است وربّ،هم مالک است وهم مدبّر.

    ۱۷. کوشش اصلی پیامبران درموردچه موضوعی بوده است؟

    پیامبران کوشش بلیغی برای تعیین خالقیت خدانداشته اندبلکه قرآن می گویدمشرکین ورقبای پیامبردرقبول خالقیت دشواری نداشته اند.

    سوره ی لقمان.آیه۲۵:((وَلَئِن سَئَلتَهُم مَن خَلَقَ السَماواتِ وَالاَرض لَیَقولُنَّ الله))

    واگرازمشرکین بپرسی که آفریننده ی آسمان هاوزمین کیست بی تردیدمی گویندالله.

    گمراهان وطاغیان ازپذیرفتن خدابه عنوان خالق ابایی نداشته اند،چه می توانستنددست های اورابابندهای پندارخویش به زنجیربگیرندچنانکه یهودمی گفت:((یَدُالله مَغلُولَه))(دست خدادرزنجیراست)

    همواره دشواری دراین بوده است که خداوندبه عنوان ربّ انسان وجهان شناخته شودکه خدابه عنوان ربّ انسان وجهان شناخته شودیعنی خدایی بادست های گشاده ودرکار

    ((بَل یَدالله مَبسوطَتان))

    (بلکه دست های اوگشاده اند)

    پاسخ۲:پیامبران همواره دربدابرشکافی میان خالقیّت وربوبیّت بوده اند.مشرکین،خداراخالق هستی میدانند(شرک درخالقیت وجودنداشته است.)اماتدبیرگری هستیراتکه تکه ای،گردنکشان می توانستندگوی راازیکدیگربربایندوبگویند:سوره نازعات.آیه۲۴:((اَنارَبُّکُمُ الاعلی))

    (من گردن فرازترین ربّ شماهستم)

    ۱۸. کوشش پیامبران درچه موضوعی بوده است؟

    آنهاهمواره سعی کردندکه نشان دهندخالقیّت وربوبیّت تفکیک ناپذیرندهمانگونه که ربوبیّت ازیک حیث خالقیّت است خالقیّت هم ازیک حیث ربوبیّت است آفرینش خدامرحله به مرحله است ومعماری نیست که هرچیزرابیافریندودرجای خودبگذاردوآنگاه دست بشوید.


    رضوان اسود

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | مرضیه شفیع

    فصل سوم ادامه اهداف تربیتی:

    👇🏻

    ۸_ تقوا را تعریف کنید؟ مراتب آن را نام ببرید.

    پاسخ: تقوا عبارت از آن است که نفس تحت محافظت قرار بگیرد تا به ارتکاب گناه یا خطا دچار نشود.

    مراتب این محافظت متفاوت است : در یک مرتبه، فرد به هنگام لغزش ، قدرت محافظت ندارد ، بنابراین به لغزش تن می دهد ، اما پس از آن ، بلافاصله خود را باز می یابد ، استغفار میکند و بر لغزش خود اصرار نمی ورزد .

    در رتبه ی بالاتر، محافظت، هشیارانه تر است و فرد به محض وسوسه ی لغزش به آن چیره می شود.

    تقوای مرحله ی قبل ، پس از لغزش آشکار می شود ، اما این تقوا به هنگام فکر لغزش.

    در رتبه بالاتر ، دامنه محافظت بسیار گسترده تر از آن است که محدود به محافظت پس از لغزش با پیش از لغزش شود، بلکه محافظتی است در حدّ بازبینی و اصلاح دستاورد هایی که فرد آن ها را با پشت سر گذاشتن مراتب پیشین تقوا به دست آورده است.

    ۹_ در آیه *یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقواللهَ ولتَنظُر نَفسُ ماقَدَّمت لِغَدِ واَتّقُوا اللهَ اِنَّ اللهَ بِما تَعمَلُونَ خَبیرُ.* منظور از تقوای اول و تقوای دوم چیست؟

    پاسخ: در این آیه ، دوباره به تقوا امر شده است ، تقوای نخست به محافظت از گناه و مبادرت به عمل صالح اشاره دارد، اما تقوای دوم تقوایی است در مقام محاسبه و نظر در کیفیت اعمال صالحی که در اثر تقوای نخست بدست آمده است. این مرتبه از محافظت ، ایجاب میکند که فرد با دقت در اعمال مزبور به محاسبه بپردازد و آن ها را از حیث نقایص و عدم اخلاص مورد توجه قرار دهد و به اصلاح و جبران آن ها اقدام کند . از این رو در آخر آیه ، خبیر بودن خداوند و آگاهی باریک بینانه ی او مورد توجه قرار داده شده است.

    ۱۰_ قرب به معنای ............ است و آشکار است که این نزدیکی، ............ است نه ........... و اوج قرب .......... است.

    پاسخ: نزدیکی به خدا، مکانتی، مکانی، رضوان.

    ۱۱_ کدام ذکر و عمل درنماز، باعث قرب بیشتر به خداوند میشود؟ سخن پیامبراکبرم در رابطه با آن را بیان کنید.

    پاسخ: نماز که برترین نوع توجّه و ذکر نسبت به خدا است (ذکر الله الاکبر) ، بیشترین قرب را ایجاد تواند کرد و در خود نماز نیز ، سجده به سبب این که بلندترین قلّه ی تذلّل را به نمایش می گذارد ، بالاترین میزان قرب را فراهم تواند کرد. پیامبر (ص) در این مورد می فرماید :

    اَقرَبُ مایکونُ العَبدُ مِن اللهِ اذا کانَ ساجِداً .

    هنگامی که بنده درحال سجده است ، بیشتر از همیشه به خدا نزدیک است.

    ۱۲_ عبادت چیست؟ (از لحاظ ظاهر و حقیقت)

    پاسخ: ظاهر عبادت ، به انجام پاره ای از اعمال توسط اندام بدن (مانند رکوع ، سجده ، طواف و...) اشاره دارد. اما حقیقت عبادت ، عبارت از آن است که انسان خود را در برابر ربّ خویش ، در مقام مملوکیّت و مربوبیّت قرار دهد. پش حقیقت عبادت ، عبودیّت است‌.

    ۱۳_ دو حد عبوبیت را توضیح دهید؟

    پاسخ: دو حدّ عبودیت یکی کبر است و دیگری شرک (که اولی با عبادت جمع نمی شود، اما دومی با آن جمع می شود) و هرکس به این دو حد نزدیک شود ، از عبودیّت بیرون می رود.

    ۱۴_ هدف خلقت، .............. است و هدف تربیت ، ............. است‌؟

    پاسخ: عبودیّت، ساختن عبد.

    ۱۵_ بطور خلاصه بگویید رابطه اهداف غایی با یکدیگر چیست؟

    پاسخ: اگر با توجه به تصریح آیاتی که عبادت (و عبودیّت) را به عنوان تعلیل خلقت انسان ذکر می کنند ، عبودیّت را در کانون قرار دهیم ، در این صورت می‌توانیم مفاهیم دیگر را به عنوان شوؤنی از آن در نظر بگیریم که به اعتبارهای مختلف به صورت واژه های متعدد در آمده اند. پس می توان گفت که عبودیّت ، هدف غایی تربیت اسلامی است و غرض از آن است که آدمی ، عبد خدا شود. از این رو بالاترین وصفی که در قرآن برای پیامبر اکرم (ص) به کار رفته *عبد* است.


    مرضیه شفیع

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | فاطمه پورگیر

    1_کدام آیه در قرآن اشاره به اینکه دنیا مزرعه ی آخرت شمرده می شود و اگر کسی در آن بذر عمل صالح بپاشد ،ثمره ای پایدار و باقی پیش رو خواهد داشت،دارد؟آن آیه را همراه با معنی بنویسید.

    پاسخ:کهف آیه ۴۶.

    الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا

    ﻣﺎﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ، ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻭ ﺯﻳﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺳﺖ.


    2_بینش در مورد حقیقت انسان را مختصر  توضیح دهید.

    پاسخ :انسان هزار جلوه دارد.در هر موقعیت به گونه ای است و در هر زمان به رنگی و از این رو،امر بر خود او نیز مشابه می شود و به راستی نمی داند که حقیقت وجودش کدام است.امام تردیدی نیست که هرگاه انسان،جلوه ی معینی از خویش را حقیقت خود بپندارد.این گمان با حالات،اعمال و رفتارهای  معینی از او متناسب تواند بود.از همین جهت است که تصحیح بینش انسان درباره ی خویش، روش تربیتی محسوب می شود،زیرا گمان درست درباره ی خویش داشتن با حالات،اعمال و رفتارهای مطلوب تناسب دارد و زمینه ی مؤثری برای ظهور آن هاست .


    3_چگونه می شود آدمی با خود بیگانه شود ؟

    پاسخ :رمز این معما در در آن است که انسان موجودی خودکفا نیست،بلکه همواره ((محتاج))است؛محتاج آن که با توسل به چیزی بیرون از خود،آتش احتیاج را در خود فرونشاند.این احتیاج نخست جنبه ی زیستی و سپس علاوه بر آن جنبه ی روانی و اجتماعی دارد .از این رو گویی انسان ناگزیر است همواره باناخود و بیگانه همخانه شود و او را در خویش بپذیرد .اما این بیگانه دلنشین است ،زیرا اوست که رنج احتیاج را زایل می کند،پس دیوار بیگانگی میان خود و ناخود فرو می ریزد و خود با ناخود ،یگانه می شود و همواره خود را در او می یابد و سرانجام ((او ))را ((خود))می بیند و بدین گونه با خود بیگانه می شود.


    4_قرآن انسان ((مُختال)) را چگونه فردی معرفی کرده است؟

    پاسخ :انسان مُختال یعنی انسان پرداخته از خیال،مجازی و با خود بیگانه.

    ((مختال:کسی که به خیال و پندار برای خود چیزی تصور کند که در او نیست.))


    5_راجع به عندیّت  قارونی و انّانیت فرعونی که در فرد نمودار می شود توضیح دهید.

    پاسخ: خویشتن وهمی ،در طول زندگی انسان و نیز در افراد مختلف متفاوت است ،اما ماهیت آن همواره ثابت می ماند.یک سلطان که با نظر به تخت و لشکر و خدم و حشم،خود را به راستی قدر قدرت می بیند ،همانگونه مختال است که کودکی با برداشتن و پرتاب کردن تکه سنگی،خود را پهلوانی شکست ناپذیر می نگارد.ماهیت این خویشتن وهمی همواره ثابت است ،اما انگیزه های آن گام خدم و حشم است ،گاه پرتاب تکه سنگ،گاه علم،گاه جمال و ...با ظهور خویشتن وهمی ،آدمی ((احتیاج)) دیرینه اش را از یاد می برد و ((عندیّت)) قارونی و ((انّانیت)) فرعونی در او نمودار میشود.

    6_این آیه چه چیزی را بیان می کند ؟توضیح دهید.

    یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ

    ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺷﻤﺎﻳﻴﺪ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ، ﻭ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

    فاطر(۱۵)

    پاسخ:این آیه بیان می کند که ای آدمیان ،حقیقت وجود شما ((احتیاج))است.شما در خود بسته اید و لحظه ای دوام نمی آورید و ناگزیرید به جز خود تکیه کنید .اما این ((جز خود))نه آن خویشتن وهمی است که در پی قدرت و علم و جمال،آن را جعل کرده اید،بلکه خداست که هم خود شما را (ایجاد) وهم (بقا) میکند.

    7_راجع به بینش در مورد تاریخ انسان چه میدانید ؟مختصر توضیح دهید.

    پاسخ: انسان از حیث تاریخی ،روی به شکافی برده است و می برد و بدین گونه دو جبهه پدید آمده است و می آید که در قرآن به عنوان حق و باطل نام گذاری شده اند.درگیر شدن این دو،قطعی و برخاسته از فضای الهی است ، نه حاصل تصادف و نه زاده ی خوش اقبالی یا بد اقبالی کسی ، هرچند ((هوس))های آدمیان در این قطب بندی نقش داشته است.

    و تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ....

    ﻭ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ [ ﻱِ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻭ ﻧﺎﻛﺎﻣﻰ  ] ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ] ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﻣﻰ  ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﻢ ...

    آل عمران(۱۴۰)

    پس خداوند چنین خواسته است که حق و باطل در هم آویزند و از این ،گریزی نیست.گاه مؤمنان طبعاً دوست تر دارند که دچار زحمت درگیری نشوند و از کنار آن بگذرند،اما خداوند می فرماید که نزاع را اراده کرده است ،زیرا برآمدن حق و زوال باطل در گرو این نزاع است.


    8_یکی دیگر از زوایای بینش تاریخی آن است که جبهه ی حق، بی تردید،غالب خواهد شد ،آیه ی مربوط به آن را بنویسید.

    پاسخ:

    المجادلة

    إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِکَ فِی الْأَذَلِّینَالمجادلة

    کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ


    ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﻰ  ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﺧﻮﺍﺭﺗﺮﻳﻨﺎﻥ ﻫﺴتند

    ﺧﺪﺍ ﻟﺎﺯم ﻭ ﻣﻘﺮّﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻦ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻢ ﭘﻴﺮﻭﺯﻳﻢ . ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ .مجادله (۲۰)(٢١) 


    9_خداوند به دلیل حکمت کدام نزاع می فرماید :

    ...و لِیمُحِّصَ اللّهُ الّذینَ آمنو.

    ...و تا آنکه (به سبب جنگ و دشواری های آن)اهل ایمان را از هر عیب و نقصی پاک و مبرّا سازد ...

    10_بینش در مورد مرگ و پس از مرگ را توضیح دهید .

    پاسخ:در اینجا قرآن نیز افق دیگری را پیش روی انسان می گشاید و آگاهی قشری و ظاهر گرای او را در ارتباط با دنیا ،به توسعه فرامی خواند: 

    الروم

    یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ

    [ ﺗﻨﻬﺎ ] ﻇﺎﻫﺮﻱ [ ﻣﺤﺴﻮﺱ ] ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ  ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﺧﺮﺕ [ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻱ ﺍﺑﺪﻱ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻲ ﻭ ﺣﻴﺎﺕ ﺳﺮﻣﺪﻱ ﺍﺳﺖ ] ﺑﻲ ﺧﺒﺮﻧﺪ .روم(۷)

    اینان از زندگی دنیا،تنهت ظاهری از آن را می دانند و از آخرت غافل اند.


    11_از این بینش که می گوید حتی اگر توفیق منکوب ساختن باطل را نیابند باز بهره ی خود را برده اند و باکی بر آنان نیست و این یکی دیگر از آن دو حسن (پیروزی با شهادت است)که آن را به چنگ آورده اند 

    قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ. توبه (۵۲)

    چه چیزی را برداشت می کنید ؟

    با چنین بینشی است که در انسان مؤمن ،ثبات قدم،صبر،جسارت وشجاعت در برابر باطل به ظهور می رسد.آنچه در آثار تربیتی مربوط به بینش نسبت به دنیا (وجه الم آن)ذکر شد در این جا نیز مطرح است، زیرا در این دو بینش زمینه ای مشترک وجود دارد .


    فاطمه پورگیر

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طراحی سوال نظام تربیتی | نازنین سروری

    1_ آیه ی لا یَحِلُّ لَکَ النِسآءُ مِن بَعدُ ولا اَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِن اَزواجٍ وَ لَو اَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ بیان کننده چیست؟ حسن، چنانچه گفته شد گاه زیبایی محسوس است. این آیه به این مطلب ناظر است و انگیزندگی زیبایی بر انسان را بیان می کند.

    2_احسان به چه معناست؟ احسان به معنای آن است که چیزی را به نحوی قرار دهند که دارای حسن باشد و دراینجا نیز حسن به هردو معناست. هرجا حسن به معنای خوبی به کار رود، احسان معنای انعام به کسی را خواهد داشت. احسان همواره فراتراز عدل است. عدل حور محور حق است.

    3_دادن یا گرفتن حق مبتنی بر چیست و تفاوت آن با احسان چیست؟ دادن یا گرفتن حق مبتنی بر عدل است، اما احسان آن است که به کسی بیش از حق دهند یا کسی کمتر از آنچه حق اوست بستاند.

    4_ خداوند در وصف کسانی که خردناب یافته اند چه می‌فرماید؟ خداوند در وصف کسانی که خردناب یافته اند(اولوالالباب) می‌فرماید که آنان با احسان، بدی را از پیش می‌رانند.

    5_ دو اصل تربیت اسلامی رانام برده و بگویید ناظر به چه جذبه ای هستند؟ اصل آراستگی ناظر به جذبه ی حسن واصل فضل ناظر به جذبه ی احسان است.

    6_اصل آراستگی بیانگر چیست؟ اصل آراستگی بیانگر آن است که در جریان تربیت، باید صورت آنچه را عرضه می‌شود نیک آراست تا رغبت ها نیز برانگیخته شود.

    7_مفهوم تزیین در قرآن به چند معنا به کار رفته توضیح دهید؟ مفهوم تزیین در قرآن به چند معنا به کار رفته است. گاه مقصود از آن، صرفا جنبه ی روانی مسئله است که ممکن است کاملا وهمی باشد و این معنا در بحث مربوط به شاکله ها مطرح شد. اما گاه مفهوم تزیین بیشتر معطوف به واقعیت است.

    8_ چرا مربی در برقرار کردن ارتباط تربیتی باید به آراستگی ظاهری بپردازد؟ مربی در برقرار کردن ارتباط تربیتی باید به آراستگی ظاهری بپردازد تا از عوامل ظاهری نفرت وگریز تهی باشد.

    9_در توصیه به مسلمانان درمورد آراستگی چه گفته شده است؟ در توصیه به مسلمان نیز همواره با اصرار گفته شده که مستحب است در دیدار با برادران و هم کیشان، بهترین و نظیف ترین لباس ها را به تن کنند و با آراستگی ظاهر شوند. این توصیه ها عمومی است، اما مربیان را به طور مضاعف مورد خطاب قرار می‌دهد. 

    10_کلام آینه ی چه چیزی است و هرچه این آینه مصفاتر باشد چه می شود؟ کلام، آینه ی مفاهیم و معانی است. این آینه هرچه مصفاتر باشد به همان میزان بر شفافیت و نفوذ مفاهیم و معانی خواهد افزود. از این رو لازم است مربی بنگرد که معانی و مفاهیم مورد نظر رادر برابر چه آینه ای قرار می دهد.


    نازنین سروری

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹

    طردحی سوال نظام تربیتی | آیناز سبزعلی‌پور

    ١)تلقین به نفس چیست؟

    به این معنی است که از طریق به زبان آوردن قولی معیّن،تغییری به مقتضای آن در ضمیر پدید آید


    ٢)مقصود از تلقین فعلی چیست؟

    مراد از تلقین فعلی آن است که با آشکار ساختن عملی در اعضاء و جوارح،سایه و طنین آن عمل را به درون بیفکنیم


    ٣)حدیثی از جنبه سلبی تلقین قولی از امام صادق(ع)ذکر کنید.

    (بنگر که هرگز حرف زوری از دهانت خارج نشود ،گرچه از قدرت خود و قدرت خویشاوندانت مطعن باشی)

    (برای دفاع از دینتان با مردم نزاع و مشاجره لفظی نکنید زیرا این کار دل را بیمار میکند


    ٤)چرا قهقهه در اسلام مذموم شده است؟

    زیرا به هنگام قهقهه،کنترل و تسلط انسان بر خویش،به سستی میگراید و این ضعف به همراه نشاط بیش از حدی که در پی می آید،انسان را آماده تخطّی و تجاوز از حدود میکند.


    ٥)در این روایت(اذا قهقهتُ فقلْ حین تفرغُ اللهمَ لاتمقتنی)برای زودن اثر منفی قهقهه چه توصیه ای شده است؟

    اگر صدای خنده ات به قهقهه بالا گرفت بعد از آنکه از این حال خارج شدی بگو خدایا از من نفرت مکن.


    ٦)آیا تلقین ، همیشه تلقین فعلی خواهد بود؟توضیح دهید. 

    به یک معنی ،قول نیز فعل است و بنابراین ،اصولاً تلقین، تلقین فعلی خواهد بود اما اگر فعل را نه به معنای اعم،بلکه به معنای اخص و در مقابل قول در نظر بگیریم،آنگاه تلقین قولی و فعلی قابل اطلاق خواهند بود. 


    ٧)اصولاً تواضع به چه معنا است؟

    به این معنا که انسان در ظاهر،خود را فرو دست جلوه دهد و حاصل آن کنترل عجب و غرور است. 


    ٨)برجسته ترین چهره به هم آمیختگی تلقین قولی و فعلی چیست؟ نماز


    ٩)این آیه((واذکر ربک فی نفسکَ تضرُعاً و خیفةً و دون الجهرِ من القولِ)) اشاره به چه چیزی دارد؟ این آیه اشاره به دارد که خدا را در دل یاد آرید و اگر خواستید به سخن،اورا بخوانید، با آهنگی خفیف بخوانید. این لحن کلام با خشیت دل همراه تر است.


    آیناز سبزعلی‌پور

  • موافق [ ۱ ] | مخالف [ ۰ ]
  • نظرات [ ۰ ]
    • Nilufar Tayebi
    • سه شنبه ۲۶ فروردين ۹۹
    به رنج اندر آری تنت را رواست
    که خود رنج بردن به دانش سزاست